نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 321
تلمّذ آقايان مطهرى، منتظرى و مشكينى نزد آية الله بهاءالدينى
در پاسخ سؤال اينجانب راجع به تلمّذ آقايان مطهرى، منتظرى و مشكينى نزد ايشان فرمودند: آقايان مطهرى و منتظرى نزد من رسائل و مكاسب خواندند و آقاى مشكينى پيش من قوانين خوانده است.
ارتباط علمى آية الله بهاءالدينى و امام خمينى
در پاسخ اينجانب در رابطه با ارتباط علمى با امام خمينى رضوان الله تعالى عليه فرمود: هنگامى كه امام درس رسائل و مكاسب مىگفت من هم همين درسها را تدريس مىكردم. مواردى با ايشان بحث پيش مىآمد؛ اما من درس ايشان نرفتهام.
علت رها كردن تدريس در حوزه
در پاسخ سؤال اينجانب كه چرا تدريس در حوزه را رها كرديد؟ فرمود: ديدم طلبهها خيلى جاهلاند. برخى از آنها، از عوام هم جاهلترند. ملاحظه كردم كه هدف آنان از درس خواندن مسائل اقتصادى خودشان است و من كارى براى آنان نمىتوانم انجام دهم، البته يك مقدار هم حق دارند چون اداره نمىشوند ....
ماجراى حسين خاله
راجع به حسين خاله[1] شكستهبند فرمود: شايد صد بار او را ديدهام، در گذرِ جَدّا بود. او كارش در شكستهبندى غيرعادى بود.
[1]. حاج حسين الماسى، معروف به« حسينِ خاله»، از پهلوانهاى قم و جامع صفات جوانمردى بود كه زير گذر جدّا، مغازه بقّالى داشت و در مغازهاش و در مطبّ دكتر بنىفاطمى، شكستهبندى مىكرد و براى شكستهبندى كه در آن، مهارت فوق العاده داشت، دستمزدى طلب نمىكرد. از ايمان و اخلاص و درستكارى و مردمدوستىاش، حكايات فراوانى بر سر زبانهاست. وى فرزند نداشت و در سوم رمضان 1398 ق 17/ 5/ 1357 ش)، در آستانه پيروزىِ انقلاب، درگذشت و پيكرش در جوار امامزاده احمد بن قاسم، دفن گرديد.
نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 321