responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 247

4/ 30 درخواست بيست بار حج بر كوه صفا

حجّة الاسلام حاج شيخ حبيب الله يوسفى خاطره ديگرى را نيز بدين شرح نقل كرد:

در سال 1360 به عنوان خدمه كاروان به حجّ مشرف شدم. در آن دوران هنوز لباس روحانيت نپوشيده بودم. چون زبان عربى بلد بودم مدير كاروان، حقير را با چند نفر پيش پرواز فرستاد كه اوّل به مدينه و از آنجا به مكّه رفتيم.

اوّلين بار كه مُحرم شدم و به طرف مكّه حركت كرديم، از مسجد شجره تا مكّه مشغول ذكر بودم و لحظه شمارى مى‌كردم كعبه و مسجدالحرام را ببينم.

وقتى از باب ابراهيم وارد شديم و چشمم به كعبه افتاد، حدود ده دقيقه ايستاده بودم و در حالى كه به كعبه نگاه مى‌كردم اشك مى‌ريختم.

بعد از آن به طواف پرداختيم و پس از نماز طواف براى سعى به جانب كوه صفا رفتيم.

با دوستان بر كوه صفا نشستيم و همگى به خواندن دعا پرداختيم. در آن حال و در آن مكان عرض كردم: خدايا! اين حرم و كعبه را خيلى دوست دارم. از تو مى‌خواهم كه حداقل بيست مرتبه مشرّف شوم و اين در حالى بود كه اصلًا اميد نداشتم كه بتوانم بعد از آن سفر مشرف شوم و پولى هم نداشتم.

امّا فكر مى‌كنم اين دعا مستجاب شد، چون سال بعد يكى از اقوام به من گفت: مى‌خواهم شما را به نيابت از پدرم به حجّ بفرستم، قبول مى‌كنيد؟

نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ری‌شهری، محمد    جلد : 1  صفحه : 247
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست