نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 173
گفتم بسيارى از فرق صوفيه به انحراف رفته و مىروند. مهمترين خطاى ايشان اين است كه به شريعت توجه نمىكنند. امكان ندارد كه انسان بدون توجه دقيق به شريعت الهى به قرب پروردگار نائل شود.
در تأئيد صحبت من گفت: دوستم مرا به جلسات فرقه نقشبنديه در مالزى برد، در آنجا ديدم شيخ اين فرقه با خانمهاى مريد، دست مىدهد. اين كار حرام است. مريد، حقّ سؤال و جواب از مراد خود ندارد. به ايشان گفته مىشود ايمان بياوريد و چيزى نپرسيد و يا اينكه صاحبخانه براى ايشان در ظرف نقرهاى غذا آورد و ايشان خوردند. مگر اين كار حرام نيست؟
گفتم: بله، اين همان نكته ظريفى است كه به شما گفتم.
از حرفهاى ايشان متوجه شدم كه دغدغههاى معنوى دارند و طالب حقيقت اند. مشغول قرآن خواندن شد. نيرويى مرا در كنار او نگه مىداشت.
در فرصت مناسب به او گفتم: سراسر حج، معنويت است. فيض و رحمت الهى همه جا را دربر گرفته است. ما بايد موانع را از درون خود برداريم تا بتوانيم اين معنويت و رحمت الهى را دريافت كنيم، و يكى از مهمترين موانعى كه مانع دريافت فيض و رحمت الهى مىشود، بدگمانى و بدبينى به مسلمانان است. خوب است اگر انسان نكتهاى را نمىداند، بپرسد و تحقيق كند و سپس داورى كند.
نگاه عميقى كرد و به فكر فرو رفت و سپس گفت: من سؤالاتى درباره شيعه دارم. و سپس سؤالات خود را درباره: تحريف قرآن، جانشينى پيامبر، جايگاه صحابه نزد شيعه و ... پرسيد.
بسيار روشن و تيز بود و اگر پاسخى موجه و قابل دفاع بود، مىپذيرفت و در نهايت از پاسخها اظهار رضايت كرد و گفت: من مىدانم بسيار مضحك است كه مىگويند شيعيان، على عليه السلام را نبى مىدانند يا مىگويند شيعيان معتقدند كه جبرئيل، اشتباه كرده است.
با اينكه حدوداً چهار ساعت از گفتگوىِ ما مىگذشت، مشتاق شنيدن بيشتر بود.
نام کتاب : خاطره هاى آموزنده نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 173