نام کتاب : حكمت نامه عيسى بن مريم نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 145
پيرمردى با بيلش زمين را شخم مىزد. عيسى عليه السلام فرمود: «خدايا! آرزو را از او بگير».
پيرمرد، بيل را زمين گذاشت و دراز كشيد. ساعتى گذشت و عيسى عليه السلام فرمود:
«خدايا! آرزو را به او باز گردان». پيرمرد برخاست و به كار پرداخت.
عيسى عليه السلام به او فرمود: «چه شد كه مشغول كار كردن بودى؛ امّا ناگهان بيلت را انداختى و ساعتى دراز كشيدى، سپس برخاستى و دوباره به كار پرداختى؟!».
پير مرد گفت: مشغول كار بودم كه ناگهان نَفْسم به من گفت: تو پيرى سالخوردهاى. تا كى كار مىكنى؟! لذا بيل را انداختم و دراز كشيدم؛ امّا بعد نفسم به من گفت: به خدا قسم، تا زندهاى بايد خرج زندگىات را به دست آورى. پس برخاستم و بيلم را برداشتم.
4/ 27 خوددارى از آزار رسانى
225. عيسى بن مريم عليه السلام: خوشا آن كه سكوتش، انديشيدن است و نگاهش عبرت آموختن، خانهاش گنجايش او را دارد [او با اهل خانه ناسازگار نيست كه واكنش آنان عرصه را بر وى تنگ كند] و براى گناه خويش مىگريد و مردم از دست و زبانش در اماناند.
226. عيسى بن مريم عليه السلام: به راستى به شما مىگويم: نخست، بدى را رها كنيد و سپس نيكى را بجوييد تا شما را سود بخشد؛ زيرا كه اگر نيكى را با بدى جمع كنيد، نيكى به شما سود نمىرساند.
227. عيسى بن مريم عليه السلام: دست از مردم بردار، بگذار از تو در آسايش باشند و كارى به كارشان نداشته باش. آنها را به خود واگذار، نه ستايشهايشان را بجوى و نه
نام کتاب : حكمت نامه عيسى بن مريم نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 145