نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 529
مىتوان گفت كه اين روايتها نشان از غيبت پدر نمادين دارند، پدرى كه نه واقعى است و نه حضور دارد بلكه از طريق نظامهاى تبادلى زير ظهور مىيابد:
الف- زبان، كه نيرويى خلّاق دارد، نيروى ايجاد پيوند بين نظامهاى ناخودآگاه و خودآگاه از طريق تخيّل؛ ب- آداب و رسوم ازدواج؛ ج- نهادهاى اجتماعى و قوانين فرهنگى به ارث رسيده از يك پدر اسطورهاى كه تصويرش در يك چهره متعارف (
Conventional
) و نهادى يعنى بصورت يك «قهرمان» تجسم مىيابد، چهرهاى كه در عرصه خصوصى حوريان بهشتى نفوذ مىكند و به عبارت ديگر چهرهاى كه با تصوير سلسله مراتبى، خطّى و «پراكنده» از زمان و داستان هماهنگى دارد، جايى كه آشكارا آنچه در خطر است تأكيد مجدد بر اقتدار الگوهاى متعارف است، يعنى فرزندان از دست رفتهاى كه در گيرودار واهمههاى جنگ منتظر اتخاذ مجدد با چهره مادر اسطورهاى هستند و هرگز شك ندارند كه شخصاً برگزيده شدهاند تا اراده الهى را تحقّق بخشند. وظايف و ديون قانونى پدرسالار و ارزشهاى اجتماعى مسلطِ آن بر دوش اين پسران قرار مىگيرد.
نتايج بررسى
من در اينجا تأمّلى مىكنم تا به ارائه خلاصهاى از نتايج اين بررسى بپردازيم: اين داستانها قبل از اينكه به يك نوع ادبى (genre) تبديل شوند مراحل بسيارى را طى كردهاند؛ آنها در محيط پارسايان اواخر قرن اوّل هجرى (هفتم ميلادى) و اوايل قرن دوم هجرى (هشتم ميلادى)، و قصّهگويان سوريه و بصره ظهور يافتند و آن زمانى بود كه هنوز هيچ مرز روشنى ميان قصهگويى و حديث «رسمى» وجود نداشت. منشأ آنها برخى گزارشات كوتاه بود كه نخستين «موقعيّت ظهور» (Sitz in Leben -Setting in life) اين روايتها نيز ادبيات تفسيرى قرآنى بود و نقش آنها ايجاد شوقِ جهاد و بهكارگيرى داوطلبان بود در زمانى كه جوامعهاى اسلامى در شهرها اسكان يافتند و شهرىتر ميشدند. قالب نوشتارى اين داستانها در نيمه دوم قرن دون هجرى (هشتم ميلادى) شكل گرفت و هسته نوعِ
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 529