نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 459
نشان مىدهند كه گلدتسيهر و به ويژه شاخت بيش از حد شكاكانه به إسناد نگريستهاند و خيلى عجولانه، مشاهدات موردىشان را تعميم بخشيدهاند. با اين همه، رويكرد روايى- تاريخى در معرض اين خطر است كه ارزش تاريخى إسناد را دست بالا بگيرد، همچنان كه شاخت به درستى درباره نوشتههاى لئونه كايتانى بر آن تأكيد ورزيد.[1]
در اين مقاله، من بار ديگر با دقّت و توجّه به دو رويكرد منبعشناسى و روايى- تاريخى، خواهم كوشيد نشان دهم چگونه و تا چه اندازه مىتوان از قابل اعتماد بودن سلسله راويان احاديث مطمئن شد. آثار ارزشمند منبعشناسانه معدودى در حوزه تفسير منتشر شدهاند،[2] امّا سعى من در مقاله حاضر آن است كه نشان دهم اين موضوع را مىتوان در حيطه احاديث فقهى هم كه نظريه شاخت بر آن مبتنى است، با موفّقيّت آزمود. همانند شاخت،[3] من هم بر آنم كه روشهاى به كار گرفته شده و نتايج به دست آمده در اين حوزه خاص از روايات، اصولًا بر ديگر حوزهها، مانند حوزه روايات تاريخى نيز قابل اطلاقاند.[4]
[4]. ادلّهاى كه در اين مقاله مطرح شده، به طور كاملتر در كتاب آتى من، پردازش و مستدل شدهاند: نك.:
Motzki, Harald. Die Anfange islamischer Jurisprudenz. Ihre Entwicklung in Mekka bis zur Mitte des 2./ 8. Jahrhunderts. Abhandelungen fUr die Kunde des Morgenlands, vol. 05, 2) Wiesbaden, 0991(.
[ توضيح ويراستار: اين كتاب در واقع در سال 1991 در اشتوتگارت منتشر شده است. در سال 2002 ميلادى، انتشارات بريل در لايدن( هلند) ترجمهاى انگليسى از آن را به انتشار رسانيد كه مشخصات كتابشناختى آن چنين است:
Harald Motzki, The Origins of Islamic Jurisprudence: Meccan Fiqh before the Classical Schools, trans. Marion Katz. Leiden: E. J. Brill, 2002.
ماهر جرّار در مجلة الأبحاث، دوره 40، سال 1992، ص 129- 142 معرفى بلندى بر اساس نسخه آلمانى اين كتاب نوشته است كه آن را اسماعيل باغستانى به فارسى ترجمه كرده است. نك. ماهر جرّار،« مبادى فقه اسلامى»، ترجمه اسماعيل باغستانى، مجله معارف، دوره بيستم، ش 3، شماره پياپى 60، آذر- اسفند 1382، ص 39- 53].
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد جلد : 1 صفحه : 459