responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 428

15. عبداللّه، ابن حنبل، الحسين بن علي، زائده، عطاء بن السائب، ابو عبدالرحمن السَلَمي.

سعد (رضى اللّه عنه) درباره تأييد (؟)[1] رسول خدا نسبت به [وصيت كردن‌] يك سوم گفت. «وى به ملاقات من آمد و به من فرمود. «آيا وصيّت كرده‌اى؟»

سعد: «آرى، قرار است همه دارايى‌ام را به فقرا و مساكين و در راه‌ماندگان ببخشم.»[2]

پيامبر: «اين كار را مكن.»

سعد: «بازماندگانم غنى‌اند. دو سوم چطور؟»

پيامبر: «نه.»

سعد: «پس نيمى؟»

پيامبر: نه.»

سعد: «يك سوم؟»

پيامبر: «يك سوم، و يك سوم زياد است.»

اين نسخه كل اشارات مربوط به بيمارى سعد و محل وقوع ماجرا را از قلم انداخته است. متن منحصرا به موضوع وصيّت پرداخته، ضمن آن‌كه تفسيرى خاص از محاوره پرسش و پاسخ‌گونه درباره وصيّت به‌دست مى‌دهد. اين نسخه در قالب ماجرايى ساده بسط يافته است و يكدستى مطلوب و تطوّرى خلاقانه را مينمايد. اشاره‌اى به دختر سعد نشده است. ضمن آن‌كه [گفته شده‌] وارثان سعد متموّل‌اند و از اين‌رو، قصد وصيّت كردن همه دارايى‌اش را براى ديگران داشته است. اين نسخه آشكارا تفصيل زمينه‌اى است كه بندهاى 10 د، 11 ه- و نسخه 14 به متن نسبت مى‌دهند.[3]


[1]. متن در اين‌جا ايراد چاپى دارد.

[2]. اشاره به روم. 38.

[3]. در مِسخَة التواريخ تبريزى، ترجمه ج. رابسون، ج 2، ص 656، نسخه ديگرى نقل شده كه بسيار شبيه به نسخه 15 است، امّا نسبتاً جزئيّات كمترى داشته و در قالب سوم شخص است. از اين‌رو، احتمالًا اين نسخه حاكى از مرحله متقدّم‌ترى از نقل است.

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 428
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست