responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 286

بود. اسلام فقط مى‌توانسته آن را از يك جهت گرفته باشد كه در آن جا، يا اين روش هنوز هم در قرون هفتم و هشتم ميلادى به كار مى‌رفته يا دست‌كم متعلق به متون ادبى و دينى كهن‌ترى شناخته مى‌شده است. به لحاظ نظرى، اين فرض كاملًا منطقى و معقول است كه يهوديّت چنين نظامى از ارجاع و ذكر سلسله شاهدان و روات را از پيكره ادبى كهن‌ترى اخذ كرده باشد كه تاكنون براى ما ناشناخته مانده است. آن ادبيات كهن‌تر را تنها وقتى مى‌توان خاستگاه إسناد و ذكر سلسله راويان در سنّت اسلامى دانست كه عالمان مسلمان در قرون هفتم و هشتم ميلادى مى‌توانستند بى‌واسطه [يهود] به آن دسترسى داشته باشند. اگر از متون يهودى بگذريم، ديگر هيچ متنى خواه از آن قرون، يا از آثار باستانى در خاورميانه نمى‌شناسيم كه از نظام إسناد يا نقل سلسله راويان بهره برده باشد. به علاوه، آن چنان كه از كتاب جابيليس (The Book of Jubilees) بر مى‌آيد (ج 7، باب 38 و 39)، [ذكر] سلسله شهود [يا راويان [البته با كمى تفاوت، در قرن دوم ميلادى نيز كاربرد داشته است.[1]

3. [شوالى مينويسد:] «سؤال درباره إسناد را نمى‌توان جدا از پرسش در باب خاستگاه ديگر صفات موجود در متون تاريخى قديمى‌تر اعراب مطرح كرد». بازخواست دليل اين چنينى مى‌تواند راه ما را در رسيدن به پاسخ صحيح بربندد؛ خصوصا در جايى كه تلاش براى هماهنگ كردن عقايد مخالف، آن چنان كه در اسلام رواج داشته، مقبول و مطلوب است. اگر ما [غربيان‌] معتقديم كه آن مفاهيم، منقولات و قوانين با خاستگاه‌هاى گوناگون در حديث، سيره و پيش از همه اين‌ها، قرآن تأثير گذاشته است، لازم است در اين مورد هم، چنانكه بايد و شايد، از ارجاع تمام صفات [موجود در متون تاريخى قديمى‌تر اعراب‌] به يك مأخذ واحد برحذر باشيم.


[1]. بر طبق:

Hippolytus, Philosophumena V. vii. 1] ed. Miroslav Markovich, Refutatio omnium haeresium) Berlin, 6891(, 241: 81- 91[) and similarly

*.ix .3 ]483 :81 -02 [)

ناسنس اظهار كرده است كه تعليمات آنان را يعقوب( ياكوب) به ماريانا آموخته است. چنين ارجاعاتى به مراجع و ناقلان فراوان است. امّا به عكس موردى كه از فوقا از كتاب جابيلس نقل شد، اين ارجاعات واقعاً شكل سلسله سند و زنجيره ناقلان ندارند. نمونه‌هايى كه درLegendes hagiogr aphiques Delehaye ,Les آمده است، و در آن داستانى از يك قديس را يكى از شاگردانش بازگو مى‌كند، هم از اين قبيل نيست.( اين پانويس نيازمند بازبينى و اصلاح است).

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست