responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 233

احياى مجدد اين عمل پرداخت محمّد باقر مجلسى (متوفاى 1110 يا 1111 ق) بود. وى ضمن جستجوى فراوان به دنبال آثار قديمى اماميّه و انضمام آن‌ها به كتاب بحار الأنوار خود، برخى از آن‌ها را يافته و در موارد بسسيار از اصول مختلف، نقل حديث كرد. اين اصل‌ها را مى‌توان به دو دسته تقسيم كرد: نخست، اصل‌هاى ناشناخته‌اى كه مجلسى در مقدمه بحار الأنوار از آن‌ها نامى نبرد، امّا در متن كتاب از آن‌ها استفاده كرده است.[1] دسته دوم و مهم‌تر، مجموعه‌اى شامل سيزده اصل از مؤلّفان شناخته شده‌اند و مجلسى آن‌ها را در مجموعه‌اى يافته كه در سال 374 ق، به قلم منصور بن حسن آبى كتابت شده است. آبى هم به نوبه خود، اين اصول را از روى متنى استنساخ كرده كه تلّعكبرى آن را نگاشته بوده است.[2] اين سيزده اصل (به علاوه چند تاى ديگر) به احتمال زياد تنها موارد باقى مانده‌اند و تنها در سايه تلاش مجلسى بود كه اين آثار جايگاه خود را در متون اماميّه بازيافت. در ادامه خواهيم آورد كه نسخه‌هاى به جا مانده از اصول در دوره پس از مجلسى همواره‌


[1]. مثلًا مجلسى بعد از نقل داستانى طولانى درباره سلمان فارسى و عمر بن الخطّاب مى‌گويد.« گرچه اين داستان عجيبى است و در كتب معتمد نيامده است، در اين جا ذكرش كرديم، چرا كه ما آن را در اصلى قديمى يافتيم( بحار الأنوار، ج 8، ص 224). در اين مورد خاص، مجلسى توصيف بيشترى از كتاب به دست مى‌دهد و آن را در باب« مناقب» منقول از مُفضّل معرفى مى‌كند( همان، ص 222). اين داستان با تفاوت‌هايى در كتاب الَهفت والأظلّة، منسوب به مفضّل بن عُمَر جعفى آمده است( چاپ عارف تامر و إ. خليفة، بيروت، 1960، ص 86- 93. درباره اين كتاب نك. مقاله آلمانى هانس هالم با اين مشخصات.

H. Halm," Das Buch der Schatten," Der Islam, 55) 8791(, pp. 912 ff.

روشن است كه منابع كهن شيعى هيچ اثرى از مُفَضّل را به عنوان اصل شناسايى نكرده‌اند. امّا طوسى( فهرست، ص 337) نام يكى از« كتاب» هاى وى را ذكر مى‌كند( نيز نك. مقاله هالم، ص 222، كه در بالا بدان اشاره شده). بنا بر اين، يكى از اين دو نتيجه را مى‌توان گرفت. يا مجلسى( بر اساس منابعى كه امروزه در اختيار ما نيست) مى‌دانسته است كه كتاب مُفَضَّل( كه شايد همان كتاب الهفت والأظلة باشد يا شايد نباشد)، در واقع اصل است، يا مجلسى در اين مورد خاص، اصطلاح« أصل» را به معنايى كلى و در اشاره به آثار قديمى عصر ائمّه به كار برده است. براى مقايسه بيشتر نك. بحار الأنوار، ج 18، جزء 2، ص 722 و 787.

[2]. بحار الأنوار، ج 1، ص 10، 16 و بعد. نك همين مقاله، ادامه، بخش چهارم.

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست