responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 149

نقل حديث به شدت هراسان مى‌شد و روايت كردن چون بارى گران بر دوشش سنگينى مى‌كرد.[1] اين قبيل گزارش‌ها در تضاد آشكار با احاديث فراوانى است كه به نام اين صحابه در مجموعه‌هاى مسانيد فراهم آمده است.

در نقد حديث، شناخت عللِ ترس فراوان از انتشار عمومى برخى روايات بسيار مهم است. تنها دليل، بيم از تحريف متن حديث نبوده، بلكه در آغاز مسأله تمايلات فرقه‌اى نيز دخالت داشته است. فى المثل، عمَر مايل نبود پاره‌اى احاديث كه با اقدامات مهمش ناسازگار است، در ميان مردم بيان شود.[2]

بيم از انتشار عمومى سخنان پيامبر كه در گزارش‌هاى فوق هويداست، با احتياط فزاينده مستمعان ارتباط دارد. مثلًا در مراحل دعوا و قضاء، مردم خواهان دليلى چون سوگند ياد كردن يا گواهى شاهدانى بر وثاقت حديث بودند. هنگامى كه مغيرة بن شعبة حكم پيامبر راجع به ديه سقط جنين را براى عُمَر بازگو مى‌كند، وى اصرار مى‌ورزد كه مغيرة بايد حتما شاهد ديگرى بياورد كه اين سخن را از پيامبر شنيده باشد

(: آتِ مَن يشهَدُ مَعَك).

و مغيرة البته توانست محمد بن مَسلمه را به عنوان شاهد دوم حاضر كند.[3] اين امر براى ما روشن مى‌كند كه چرا عباراتى مانند صيغه‌هاى سوگند يا ديگر قيود اطمينان بخش در آغاز منقولات حديثى اوّليّه آمده است.[4] ابو موسى اشعرى به منظور تأييد صحت يكى از روايات، دست شك‌كننده را مى‌فشارد.[5]


[1]. همان، ج 3، جزء اول، ص 504، سطر 2. شديد الهيبة للحديث وكان يثقل عليه جداً.

[2]. ابن‌سعد، ج 4، جزء اول، ص 14، سطر 7. ابن‌سعد از اواخر دوره بنى‌اميه رواياتى ذكر مى‌كند كه نبايد عمومى مى‌شدند؟؟

[3]. بخارى، الجامع الصحيح، تصحيح‌Th .W .Juynboll ,Ludolf Krehl ( لايدن، 1862- 1908)، ديات، شماره 25. براى موردى مشابه نك. اين اثر از آلويس اشپرنگر در زير:

Aloys Sprenger, Das Leben und die Lehre des Mohammad) Berlin, 1681- 56(, III, 18.

[4]. نمونه‌اى از اين‌گونه اظهارات رسمى را مى‌توان در طبرى، تاريخ الرسول و الملوك، تحقيق م. خ. دخويه( لايدن، 1879- 1901)، ج 1، ص 109 يافت. هر حلقه از سلسله سند با عبارت« أشهَدُ عَلَيهِ» آغاز مى‌شود. نك. ابوعاصم النبيل( م 287 ق)، كتاب الديات( قاهره، 1323 ق)، ص 18. ابن‌اسحاق در سيره رسول اللّه، تأليف ابن‌هشام، تصحيح فرديناند وُستِنفِلد( گوتينگِن، 1858- 1860)، ج 1، جزء اول، ص 340، سطر 4 و ص 344، سطر 8 اظهار مى‌كند« به خدا پناه مى‌بريم كه سخنى را به دروغ به پيامبر خدا نسبت دهيم؛ نعوذ بِاللّه أن نَقُولَ عَلى رَسُول اللّهِ ما لَم يقُل.» نيز نگاه كنيد به نمونه‌هاى ذكر شده در مقاله پيش گفته من(Neue Materi alien --- )، ص 487- 488 و همين مقاله، پيشتر، پانويس 2. نيز نك. ابن‌سعد، ج 4، جزء اول، ص 159 سطر 16 به بعد. وى شيوه جالبى را مطرح مى‌كند كه از آن طريق، دغدغه مربوط به يك حديث مشكوك رفع مى‌شود.

[5]. طبرى، ج 1، ص 3153، سطر 18.

نام کتاب : حديث اسلامى، خاستگاه ها و سير تطور نویسنده : موتسكى، هارالد    جلد : 1  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست