را ديدهايد و مىدانيد كه اين جنايات را آمريكاى قاتلِ جانى بر سرِ اين مملكت آورده است. از طرفِ ديگر، مىدانيد كه اگر كشورى يك گام به سوى دوستى با آمريكا بردارد، آمريكا با او چگونه برخورد خواهد كرد. سرنوشت شوروى را كه رو به سوى آمريكا آورد، ديديد كه چگونه آمريكا، شوروى را پاره پاره و لقمه لقمه كرد و در آنجا برادركُشى به راه انداخت.
صنايع اتمى شوروى را تاراج كرد. يكى از دست نشاندگان خود را بر سرِ شوروى مسلط كرده و هنوز هم دست از سرِ شوروى بر نمىدارد.
حدود صد سال پيش، در كشور ايران، محمد شاه، مجلس را به توپ بست. با وجود گذشتِ حدود صد سال، هنوز اين حادثه، ننگِ تاريخ ماست و از اينكه شاه ايران، مجلس قانونگذارىِ كشور را به توپ بسته، عرقِ شرم از پيشانىِ ما خشك نشده است. اما اكنون پس از گذشتِ حدود صد سال، يِلتسين، دست نشانده آمريكا در روسيه، در روز روشن، مجلس قانونگذارى را به توپ بسته، پانصد نفر را كشته، وكلا را دستگير كرده و آمريكا و غرب هم به او آفرين مىگويند.
افراد به ظاهر دلسوز كه نغمه ارتباط با آمريكا را سر مىدهند، به ما مىگويند:
اگر مىخواهيد كه خيرِ دنيا و آخرت را داشته باشيد، بايد قدمِ اول را شما برداريد و ديگر «مرگ بر آمريكا» نگوييد و با آمريكا همكارى كنيد. ما از آنها مىپرسيم:
همكارى با آمريكا، چه منافعى براى ما دارد؟
آنها مىگويند: اگر با آمريكا همكارى كنيم، او اجازه مىدهد كه در تصميمگيرى در باره عراق، در تأمين امنيت خليج فارس و در حلّ مشكل افغانستان، سهمى هم به ما برسد.
قدرت جوابگويى به تركيه را پيدا مىكنيم و تركيه ديگر نمىتواند اين قدر به ما بىادبى بكند و نقدينهها و سرمايههاى بلوكه شده ما در آمريكا را به ما پس مىدهند.
همچنين مشكلاتِ ما با غرب حل مىشود؛ زيرا مانعِ اين كار تا به حال، آمريكا بوده است.
بقيه مواد قطعنامه 598 نيز اجرا مىشود.
در شوراى امنيت سازمان ملل نيز اعتبار بسيار بيشترى پيدا مىكنيم و مىتوانيم در آنجا حرفمان را بزنيم و به جهان اسلام خدمت كنيم و ... به همه اين دلايل مىگويند: ما بايد با آمريكا، همكارى كنيم. طرفداران ارتباط با آمريكا، كار را به جايى رسانيدهاند كه خانواده شهدا را به همكارى با آمريكا دعوت مىكنند.
من امروز وظيفه خودم مىدانم كه اعلام كنم تا زمانى كه اين نسل، زنده است و به اعتقاد من، تا هنگامى كه ايران و ايرانى پا بر جا است، با آمريكا صلح نخواهد شد. (تكبير نمازگزاران) اين سخن، تنها حرفِ من نيست.
حرفِ رزمندگان، آزادگان، خانوادههاى شهدا، رهبر معظّم، دولت و حرفِ هر ايرانىِ با وجدان است.
اگر در برابر اين نغمههاى ناموزون، داد و فرياد بلند نمىشود، براى اين است كه مردم مىبينند كه كشور ايران، در حال دفاع در برابر آمريكا است. آنها كه خيال مىكنند «آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت»، شايد پس از مرگشان آرزوهايشان برآورده شود. (تكبير نمازگزاران)
سكوت مردم براى اين است كه مىبينند كسى هست كه حرف بزند. مقام معظّم رهبرى، دولت و ديگران حرف مىزنند. مردم هم سكوت كردهاند تا ناآرامى ايجاد نشود و محيطْ سالم باشد، ولى اگر قرار باشد كه «شبپره بازيگر ميدان شود»، همان افرادى كه در برابر شاه ايستادند، هنوز هم زنده هستند و تا آخرين قطره خونشان مقاومت خواهند كرد. (تكبير نمازگزاران)