[در چشمِ مردم آرايش يافته است عشق به اميال نفسانى و دوست داشتنِ زنان و فرزندان و هميانهاى زر و سيم و اسبانِ داغ بر نهاده و چهارپايان و زراعت. همه اينها متاع زندگىِ اين جهانى هستند.]
افراطِ خواهش نفس و غلبه تعصب و طرفدارى از ناحق و پيروى از هوس و مخالفتِ هدايت و رستگارى و خوابِ غفلت.]
خدايا! از اين كه در زندگى، اختيارم در دستِ هوسها و هواى نفسم باشد و نتوانم هوسهايم را كنترل كنم و از هوسهايم پيروى كنم، به تو پناه مىبرم.
خدايا! از اين كه دلم تاريك و سياه باشد، به ارشاد و نصيحت و موعظه گوش فرا ندهم و براى هدايتْ ارزشى قائل نباشم و انسانِ هدايتگر را دوستِ خود ندانم، به تو پناه مىبرم.
خدايا! از اين كه در غفلتْ زندگى كنم و غفلتْ روح و فكر و دل و ساير شَراشِرِ وجودم را فرا بگيرد، به تو پناه مىبرم. ادامه دعا چنين است:
اقدام بر تكلّف و كار با مشقتْ و اختيارِ باطل بر حق.]
خدايا! از اين كه در زندگى، سختىها و دشوارىها پى در پى بر من وارد شود، به تو پناه مىبرم. خدايا! از اين كه دانسته يا ندانسته باطل را بر حق مقدّم كنم، به تو پناه مىبرم.
«خوشا به حالِ كسى كه هر گاه گناهى مرتكب شد، استغفار نمايد.»
همه انسانها در معرضِ لغزش هستند؛ اما خوشا به حالِ كسى كه هر گاه پايش لغزيد، فكرش منحرف شد يا عملِ اشتباهى را انجام داد، پس از متوجه شدن به لغزش خود، بدون درنگ از كَرده خود پشيمان شود. كرده خود را جبران كند و به خداوند روى آوَرَد.