به عنوان مثال، مشكل ترافيك را در نظر بگيريد. در اتومبيلهاى شخصى، در هر اتومبيل تنها يك يا دو نفر سوار مىشوند.
در نتيجه خيابانها شلوغ مىشود و راهبندان به وجود مىآيد. اما در اتومبيلهاى عمومى معمولًا پنج شش نفر سوار مىشوند و با استفاده از آنها به جاى ماشينهاى شخصى، مشكل ترافيك حل مىشود.
اگر انشاءالله اين مسير را در پيش بگيريم، انشاءالله در آينده همه مردم مىتوانند از نعمتهاى خداوند و امكانات جامعه استفاده كنند. ما در ابتداى پيروزى انقلاب، مقدارى به اين سَمت حركت كرديم؛ اما جنگ تحميلى گرفتارىهايى براى ما به وجود آورد كه نتوانستيم اين راه را ادامه دهيم.
نكته دومى كه مىخواهم خدمتتان عرض كنم، در باره پول آب و برق است.
من به ياد دارم كه در اول انقلاب، حضرت امام رحمه الله به دولت دستور دادند كه از فقرا، پولِ آب و برق را نگيرند. دولت در آن زمان پاسخ داد كه به دليلِ مشكلات مالى و براى تأمين هزينهها، ناچار است پولِ آب و برق را بگيرد و نمىتواند پولِ آب و برقِ فقرا را به طور مطلق ببخشد.
دولت در آن زمان يك حدّ معقول از مصرفِ خانوادههاى فقير را تعيين كرد و گفت كه مصرف كنندهاى كه تا اين حد مصرف كند، از پرداختِ پول آب و برق مُعاف است. در عوض قرار شد كه از ثروتمندانِ جامعه كه مصرفهاى كلان دارند، پول بيشترى گرفته شود تا هزينه تهيه برق و آب فقرا فراهم گردد.
من اين نكته را عرض كردم تا به مسئولان عزيز و محترمِ كشورمان يادآورى كنم كه انشاءالله بيشتر به فكر مستضعفين و تأمين نيازمندىهاى زندگىِ آنها باشند.
[و همگان دست در ريسمانِ خدا زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است، ياد كنيد: آن هنگام كه دشمنِ يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطفِ او برادر شديد و بر لبه پرتگاهى از آتش بوديد، خدا شما را از آن برهانيد ...]