responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 666

آنها حكومت اسلامى را بر پا نموده است؛ پس نبايد سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله بر حرف‌هاى آنها مقدّم داشته شود.

در اوايل ظهور اسلام، اكثريتِ مسلمانان با افرادى بود كه مطيع محضِ پيامبر صلى الله عليه و آله بودند.

اما پس از گرايش عمومى و دسته‌جمعىِ قبايل به اسلام و مسلمان شدنِ برخى از افراد با انگيزه‌هاى غير خالص، بستر اجتماعى لازم براى رشد افراد گروه دوم به وجود آمد و انديشه آنها به يك گرايش و فكر اجتماعى تبديل شد.

جريان فكرى دوم در زمان حيات پيامبر صلى الله عليه و آله، در موارد فراوانى اظهار وجود كرده و در برابر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ايستاده و مخالفت كرده است. يكى از اين موارد، جريان صلح حُدَيبيّه است. برخى از افرادِ جريان فكرىِ دوم با صلحْ مخالفت كردند و با تمام توانْ در برابر پيامبر صلى الله عليه و آله مقاومت نمودند.

امّ سلمه مى‌گويد در اثر اين برخوردِ آنها، رسول اللّه صلى الله عليه و آله آنچنان غمگين شدند كه من هيچ گاه ايشان را چنان غمگين نديده بودم.

بعدها در جنگ حُنَين و حادثه سقيفه نيز جريان فكرىِ دوم، خود را نشان داد. به تدريج جريان فكرى دوم به صورت يك خطر جدى در آمد و گاه و بيگاه خود را نشان مى‌داد و بَعد سكوت مى‌كرد. در ظاهر خود را نشان نمى‌داد اما مانند آتش زير خاكستر مى‌شد.

بعضى از افراد مى‌گويند تمام صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله عادل هستند. اگر اين حرفْ درست است، پس چرا خداوند در سوره منافقين مى‌فرمايد:

«اذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ انَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ انَّكَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ انَّ الْمُنافِقينَ لَكاذِبُونَ»[1]

[چون منافقان نزدِ تو آيند، گويند: شهادت مى‌دهيم كه تو پيامبر خدا هستى، خدا مى‌داند كه تو پيامبرش هستى و خدا شهادت مى‌دهد كه منافقان دروغگويند.]

همچنين اگر همه صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله عادل بوده‌اند، پس چرا خداوند فرموده است:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ الَّا انْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ فى‌ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً ...»[2]

[پاره‌اى از مردم گويند: به خدا و روز قيامت ايمان آورده‌ايم، حال آن كه ايمان نياورده‌اند. اينها خدا و مؤمنان را مى‌فريبند و نمى‌دانند كه تنها خود را فريب مى‌دهند.

در دل‌هاشان مرضى است و خدا نيز بر مرضشان بيفزوده است ...]

با اوج گرفتنِ خطر جريان فكرى دوم، كم كم پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر آنها موضع‌گيرى كرد. موضع‌گيرى علنىِ پيامبر صلى الله عليه و آله در برابر جريان فكرى دوم، رويداد غدير خم و سخنرانى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در غدير خم بود. حجم اين سخنرانىِ ايشان نزديك به يك جزء قرآن است.

قسمت كوتاهى از اين سخنرانى در نزد ما مشهور است.

«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ. اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ»[3]

يكى از موضع‌گيرى‌هاى ديگرِ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در برابر جريان فكرى دوم، تصميم‌گيرىِ ايشان در روزهاى آخر عمر به نوشتنِ وصيت‌نامه سياسى بود كه فرمود:

«آتُونى‌ بِقِرْطاسٍ»، اما نگذاشتند.

يكى از موضع‌گيرى‌هاى ديگرِ ايشان در برابر جريان فكرى دوم، حادثه لشكر اسامة بن زيد


[1]- سوره منافقون( 63)، آيه 1.

[2]- سوره بقره( 2)، آيه 8-/ 10.

[3]- ر. ك: مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، ج 2، ص 225، باب 29، روايت 3.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 666
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست