فاطمه دختر محمد صلى الله عليه و آله و مريم دختر عِمران و آسيه دختر مَزاحِم، همسر فرعون.[1] فاطمه عليها السلام تنها وارثِ پيامبر صلى الله عليه و آله بود.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت، زحمتهاى زيادى كشيدند تا فاطمه نيز به فراموشى سپرده شود؛ تلاش كردند تا فاطمه را از تاريخ اسلام جدا كنند و شخصيتِ او را محو نمايند.
اما خداوند نخواست كه فاطمه به فراموشى سپرده شود. وجود او را مبارك و پر بركت گردانيد. به طورى كه همه ساداتِ علوى از نسل فاطمه زهرا هستند.
شما در باره فضيلتهاى حضرت فاطمه زهرا عليها السلام، چيزهايى شنيدهايد. من به دليل كمبود وقت، در اين باره، چيزى نمىگويم.
در روز زن به همه زنان، مادران، همسران و دخترانْ هديهاى داده شد. سخنرانانِ روز زن، بيشتر به اين نكته پرداختند كه اسلام چه انتظارى از زن دارد و مىخواهد او را چگونه تربيت كند.
من نيز امروز به عنوان هديه، چند روايت به خواهران عزيز، زنان مسلمان و انقلابى، تقديم مىكنم.
از حضرت على عليه السلام نقل شده است كه ايشان فرمودهاند:
[هر زنى كه در خانه همسرش، به منظور اصلاح امور خانه چيزى را جا به جا كند، خداوند به سوى او نگاه مىكند و هر كس كه خدا به سوى او نگاه كند، او را عذاب نمىفرمايد.]
ام سلمه از پيغمبر پرسيد: يا رسولَ اللّه! مثل اينكه دين اسلام هم دينِ مردها است! جهاد، مالِ مردها و ... اين زنهاى بيچاره چه كار كردهاند؟ سهمِ آنها چيست؟ پيغمبر فرمودند: چنين نيست، بلكه:
خداوند به زن، وقتى كه باردار مىشود، ثوابِ مردى را مىدهد كه با جان و مال خود در راه خدا جهاد كرده است. وقتى كه اين زنِ باردار وضع حمل كند، خداوند آن قدر به او اجر مىدهد كه از شدتِ عظمتْ نمىتوان گفت كه چقدر است. و وقتى كه به بچهاش شير مىدهد، در مقابلِ هر مرتبه كه به بچه شير مىدهد، خداوند ثوابِ آزادىِ يك برده را به اين زن مىدهد. من فكر مىكنم بهترين هديهاى كه مىتوان در روز زن به زن داد، اين روايت است.
پيغمبر مىفرمايد: جبرئيل در باره زنها آن قدر با من صحبت كرد كه من در آن اواخر فكر كردم كه مىخواهد بگويد: حتى طلاق دادنِ زنان هم حرام است «الَّا انْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»[3]؛ امّا اين را نگفت.
اكنون من اشارهاى به چند زنِ نمونه مىكنم تا بدانيم كه اسلام مىخواهد زنها چگونه تربيت شوند.
يكى از زنهاى نمونه، دختر سيّد مرتضى است. همه ما با كتاب گران قدرِ نهج البلاغه آشنا هستيم. احاديث كتاب نهج البلاغه را مرحوم سيد رضى- برادر سيّد مرتضى- جمعآورى كرده است. سيّد رضى در انجامِ كار بسيار پر ارزشِ جمعآورى نهج البلاغه، تنها
[1]- ر. ك: مجلسى، محمدباقر، بحار الانوار، ج 8، ص 178، باب 23، روايت 133.