responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 452

منطقه خود كه به او اعتماد دارند، مراجعه مى‌كنند و از ايشان مى‌پرسند كه:

اكنون مسئوليتِ مرجعيت با چه كسى است؟

علما و ائمه جماعاتِ منطقه‌هاى مختلف با يكديگر ارتباطِ تشكيلاتى ندارند؛ بنا بر اين، انتخاب آنها يك انتخابِ كاملًا طبيعى بود.

وقتى مردم از علماى منطقه‌هاى مختلف در باره تعيينِ مرجع سؤال مى‌نمودند، بعضى از علما كه بسيار احتياط كار و مقدس بودند، نامِ كسى را بر زبان نمى‌آوردند و در جواب دادنْ احتياط مى‌كردند؛ اما برخى از علماى ديگر، احساس وظيفه مى‌كردند و شخصى را كه گمان مى‌بردند اعلم است، معرفى مى‌كردند.

معمولًا چنين است كه آن دسته از فقها و مجتهدينى كه سابقه و عمرِ بيشترى دارند و بيشتر در حوزه مانده‌اند و درس داده‌اند، به مرجعيت انتخاب مى‌شوند.

گاهى اوقات، تعداد سه يا چهار نفر يا بيشتر و يا كمتر، به مرجعيت، انتخاب مى‌شوند.

سپس اين افراد، يكى پس از ديگرى، رحلت مى‌كنند تا مرجعيت، منحصر در يك نفرِ باقيمانده مى‌شود. به اين ترتيب، مرجعيتِ واحد جهانى شكل مى‌گيرد.

پس از اينكه آن مرجع واحد، رحلت كرد، نوبتِ مرجعيت به فقهاى نسلِ بعد مى‌رسد.

در نسل بعد نيز معمولًا چندين نفر همطراز وجود دارند كه به مرجعيت انتخاب مى‌شوند.

به عنوان مثال، پس از فوت مرحوم آخوند ملا محمد كاظم خراسانى و مرحوم آقا سيد محمد كاظم يزدى، دور مرجعيت به مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهانى و آيت الله آقا ضياء عراقى و آيت الله قمى و ديگران مى‌رسد، تا افرادِ اين نسل نيز يك به يك، به رحمتِ خدا مى‌روند و مرجعيت، منحصر در مرحوم آيت الله اصفهانى مى‌شود و باز همين روند تكرار مى‌شد.

معمولًا هر گاه يكى از مراجعْ فوت مى‌كرد، مقدارى اضطراب در جامعه به وجود مى‌آمد. اين دفعه اين اضطراب به روزنامه‌ها هم كشيده شد. شايد اگر اين اضطراب به روزنامه‌ها كشيده نمى‌شد يا كمتر كشيده مى‌شد، بهتر بود و مردم پس از سه تا چهار ماه با همان شيوه سابق، مرجعِ خود را تعيين مى‌كردند.

هنگامى كه يك مرجع تقليد فوت مى‌كند، معمولًا تا مدتى بر طبق فتواى يكى از مجتهدينِ زنده، بر تقليد از مرجع فقيد و مرحومِ خود باقى مى‌مانند. بعد كم كم تحقيق مى‌كنند و يك نفر را به مرجعيت انتخاب مى‌كنند.

مرجعيتْ يك پديده جديد نيست، مالِ امروز و ديروز نيست كه ما بخواهيم براى آن، مقررات و روشْ درست كنيم.

انتخاب مرجع، يك مسئله قديمى است و بايد بر طبق همان روالِ سابق صورت بگيرد.

علم و فقاهت و عدالت، موضوعاتِ محسوس و ملموسى نيستند. بنا بر اين طبيعى است كه در تشخيصِ مصاديقِ اعلَم و افقَه و اعدَل، اختلاف نظرهابى وجود داشته باشد. آنچه مهم است، اين است كه روش انتخاب مرجع و موازين انتخاب مرجع بايد همچون گذشته، ثابت باقى بماند.

پس از پيروزى انقلاب، شرايطى براى رهبر انقلاب مطرح شده است؛ مانند عالِم به زمان بودن، علاقه‌مند به انقلاب و نظام بودن و مانند اين موارد. البته اينها شرايط رهبر است نه شرايط مرجع. طرح اين شرايط براى رهبر، بحق و شايسته بوده است.

البته اگر مرجع نيز اين شرايط را داشته باشد، بهتر است؛ مانند حضرت امام كه جامعِ همه فضايل بود، هم مرجع بود و هم رهبر.

بنا بر اين، به نظرِ من، اضطراب‌ها و

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 452
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست