ما هر قدر تلاش كرديم كه حرف حقّمان را به طور روشن به دنيا بگوييم، دنيا گفت:
من نمىفهمم. ما گفتيم: صدام كه ادعاى صلح طلبى مىكند، دروغ مىگويد. او به كشورِ ما تجاوز كرده است و ما مظلوميم.
ما مىگفتيم: عنصر وجودى صدام، عنصر جنايت است. صدام نمىتواند بدون جنايت زندگى كند. دست صدام بايد بريده شود.
متجاوز بايد از بين برود. ما هر كارى كرديم، نتوانستيم حمايتِ دنيا را جلب كنيم.
تنها مستضعفينى كه اختياراتى در دست نداشتند، حرفِ ما را قبول كردند.
از آن طرف، صدام بمب شيميايى بر سرِ ما ريخت ولى هيچ كس براى ما آه نكشيد بلكه صدام را با موشك و ساير امكانات هم تجهيز كردند.
با پذيرش قطعنامه از سوى ايران، همه اين مشكلات تبليغاتىِ ايران در خارج از كشور، حل شد. صدام افشا شد.
در روزهاى اول كه ايران قطعنامه را پذيرفته بود، صدام ژستِ صلح طلبانه به خود گرفته بود و مىگفت: رهبر ايران گفته است كه من با قبول قطعنامه، كاسه زهر سَر كشيدم.
از اين حرفِ رهبر ايران معلوم مىشود كه ايرانىها صلح طلب نيستند؛ اما من چون صلح طلبم، قبول قطعنامه براى من، احْلى مِنَ العسل، از عسل شيرينتر بود.
اول، صدام آن گونه ژستِ صلح طلبانه مىگرفت و بعد از آن، «اشنويّه» را بمبارانِ شيميايى كرد و مردمِ غير نظامى و زن و بچه بىگناه اشنويّه را كشتار كرد. از اين كار صدام، معلوم شد كه چه كارى در كامِ صدام از عسل شيرينتر است، صلح يا جنايت! صدام يك جانىِ بالفطره است و نمىتواند بدون جنايت زندگى كند.
اكنون ما به بركتِ پذيرش قطعنامه، حمايتِ دنيا را جلب كردهايم. حالا دنيا مىگويد: صدام چون بمباران شيميايى كرده است، محكوم است.
پيشتر وقتى ما به دنيا مىگفتيم: شما از صدام حمايت نكنيد و ما و صدام را به حالِ خودمان وا گذاريد، دنيا به ما مىگفت:
شما مىخواهيد زورگويى كنيد! اما اكنون من فكر مىكنم كه اگر صدام مقدارى به حماقت و جنايتِ خودش ادامه دهد و در شوراى امنيت از حاميان خودش اطاعت نكند، شوراى امنيت به اينجا خواهد رسيد كه صدام ديگر قابل حمايت نيست.
اگر شوراى امنيت به اين نتيجه برسد، ما جنگ را بردهايم؛ زيرا صدام هم مىداند كه اگر دنيا آن گونه بىدريغ از او حمايت نكند، او در برابر رزمندگان ما چند لقمه
بيشتر نيست. (تكبير نمازگزاران)
دنيا حرفهاى ما را در مورد صدام قبول نكرد. صدام را آن گونه مسلح كردند و در خليج فارس آن كارها را در حمايت از صدام انجام دادند. آن وقت، ما به آنها گفتيم:
ما قطعنامه را قبول مىكنيم، به شرط اينكه شما اعلام كنيد كه صدام متجاوز است.
اكنون شوراى امنيت كم كم به اين نتيجه رسيده است كه اگر از اول، حرفِ ما را قبول كرده بود، بهتر بود؛ زيرا ما هم قطعنامه را زودتر قبول مىكرديم و هم اگر شوراى امنيت در دنيا اعلام كرده بود كه صدام متجاوز است، صدام متجاوز، ديگر نمىتوانست پيش شرط و پس شرط تعيين كند.
ولى با اين وضع، صدام چون هنوز به عنوان متجاوز اعلام نشده است، مرتب چوب لاى چرخِ مذاكرات صلح و اقداماتِ صلحجويانه دبير كل مىگذارد. شوراى امنيت، حالا ديگر برايش ملموس و محسوس شده است كه صدام صلح طلب نيست و ذات و عنصرش، عنصر جنايت است و مىگويد: