ما از ديرباز متوجه بوديم كه بار سنگينِ تعليم و تربيت را به دوشِ ارگانى انداختن و خود هيچ گونه احساسِ مسئوليت نكردن، با هيچ منطقى قابل توجيه نيست.

ما روزى پنج-/ شش ساعت بچه‌هايمان را به مدرسه مى‌فرستيم، بقيه روز هم بچه‌ها در اختيار خودمان هستند. به روشنى پيدا است كه اگر اولياى دانش‌آموزان و مربيانِ آنها به طور مشترك براى تعليم و تربيتِ آنها اقدام نكنند، تلاشِ آنها بى نتيجه خواهد بود.

دستيابى به يك نتيجه موفقيت‌آميز در تعليم و تربيتِ دانش‌آموزان، نيازمندِ پيوند و ارتباط اولياء و مربيان است.

اگر تلاش‌هاى اولياء و مربيانِ دانش‌آموزان در تعليم و تربيتِ دانش‌آموزان، غير مشترك باشد؛ نتيجه فعاليت‌هاى آنها ناهماهنگ و ناهمگون مى‌شود.

اين هفته را هفته پيوند اولياء و مربيان ناميده‌اند. اميدوارم كه همه خواهران و برادران عزيز، پدران و مادران گرامى، هر چند هم كار و مشغله‌شان زياد باشد، توجه كافى به ارتباط با مربيانِ فرزندانشان بنمايند و اين كار را در اولويت قرار دهند.

رژيم گذشته، يك رژيم وابسته بود و ايران را در مسير وابستگى به سرمايه‌دارىِ غرب قرار داده بود. رژيم شاه براى وابسته كردن ايران، صنعت مونتاژ را در اين كشور ايجاد كرده بود. در نتيجه، ما از نظر ماشين‌آلات و تكنولوژى و حتى ايدئولوژى و ساير جهات به غرب وابسته شده بوديم.

در اثر سياست‌هاى رژيم گذشته، ساختار توليدى و اقتصاد كشور ما ويرانه شده بود و كشور ما به كشورى وابسته و مصرفى و بدون پايه و اساسِ توليدى تبديل شده بود.

كشورى كه توليد مستقل نداشته باشد، نمى‌تواند توسعه بيايد و هر حرفى كه در باره توسعه و پيشرفتِ آن كشور گفته شود، تنها در حدّ شعار خواهد بود.

ما منكر اهميّت صنعت ملّى در توسعه يك كشور نيستيم؛ اما صنعت مونتاژ نه تنها در توسعه يك كشور اثر مثبت ندارد؛ بلكه حتى اثرات منفى نيز در توسعه كشور به جا مى‌گذارد.

يكى از آثار بسيار بدِ صنعت مونتاژ در كشور ما، افزايش نرخ تورم بود.

يكى از آثار بدِ ديگرِ آن، توليد كاذب بود.

يكى از اثرات بدِ ديگرِ آن، گسترش بى‌رويه شهرها و شهرنشينى و پيدايش پديده حاشيه‌نشينى در اطراف شهرها بود كه موجب مشكلات اجتماعىِ فراوان مى‌شود.

يكى ديگر از آثار گسترش صنعت مونتاژ در ايران اين بود كه با مهاجرت روستاييان ايران از روستاها به شهرها و رها كردنِ كشاورزى، كشاورزى ايران به طور اساسى آسيب ديد و خراب شد.

يكى ديگر از آثار آن، ايجاد شغل‌هاى كاذب در كشور بود كه نيروى كار را از اشتغال در قسمت‌هاى مفيد منحرف مى‌كرد.

يكى از اهداف اساسى انقلاب اسلامى ما استقلال كشور بود. تا هنگامى كه ما نان و ساير كالاهاى ضرورىِ مورد نيازمان را از كشورهاى ديگر مى‌خريم، جانمان در دست آنها است و به آنها وابسته هستيم. بنا بر اين ما براى دست يافتن به استقلال، بايد هر چه سريع‌تر كشاورزىِ كشور را فعّال كنيم.

يكى از سلاح‌هاى مؤثر امپرياليزم معاصر، نابود ساختن كشاورزى در كشورهاى جهان سوم است. نابود شدن كشاورزىِ آنها موجب گسترش فقر و وابستگىِ آنها مى‌شود، در نتيجه آنها مانند موم در دست امپرياليزم قرار مى‌گيرند و مجبور به سازش با امپرياليزم و بردگىِ آن مى‌شوند.

در نتيجه، نقطه شروع توسعه كشور ما بايد