responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 213

حَيْثُ لا يَحْتَمِلُ احَدٌ احَدَاً، وَ اعْطَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِها ما لا يُعْطى‌ احَدٌ احَدَاً وَ وَقَتْكَ بِجَميعِ جَوارِحِها وَ لَمْ تُبْالِ انْ تَجُوعَ وَ تُطْعِمُكَ، وَ تَعْطِشَ وَ تَسْقيكَ، وَ تَعْرى‌ وَ تَكْسُوكَ، وَ تَضْحى‌ وَ تُظِلُّكَ، وَ تَهْجُرَ النَّومَ لِاجْلِكَ، وَ وَقَتْكَ الحَرَّ وَ الْبَرْدَ لِتَكُونَ لَها، فَإِنَّكَ لا تُطيقُ شُكْرَها الَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفيقِهِ.»[1]

[امّا حق مادرت [بر تو] اين است كه بدانى او تو را آن گونه حمل كرد كه هيچ كس، كسِ ديگرى را حمل نمى‌كند و از ثمره قلبش به تو چيزى داد كه هيچ كس به كسِ ديگرى نمى‌دهد.

با تمام اعضاى بدنش از تو محافظت نمود و در حالى كه به تو غذا مى‌داد، اهميتى به گرسنگىِ خود نمى‌داد و در حالى كه تو را سيراب مى‌نمود، به تشنگى خود اهميت نمى‌داد و در حالى كه بر تو لباس مى‌پوشانْد، به برهنگىِ خود اهميت نمى‌داد.

آنگاه كه بر تو سايه مى‌افكنْد [تا تو را از تابشِ نور خورشيد حفظ كند] باكى نداشت كه خود در زير نور خورشيد باقى بمانَد و براى [آسايش‌] تو، خواب خويش را رها كند و تو را از گرما و سرما حفظ نمود تا براى او [باقى‌] بمانى. پس به درستى كه تو جز با يارى و توفيق الهى، توان سپاسگزارى از مادرت را ندارى.]

اى مردم! به ياد داشته باشيد كه مدّتى بارِ گرانِ مادرتان بوديد. هيچ كس نمى‌تواند چنين بارى را اين قدر تحمّل كند، اما او شما را تحمل كرد و شما از ميوه قلبِ او ارتزاق كرديد. به ياد داشته باشيد كه روزى نمى‌توانستيد خودتان را حفظ كنيد و مادرتان شما را نگهدارى كرد.

مادر با تمام وجودش در اختيار شما بود، از خدمت به شما بسيار راضى و خوشحال بود.

تو نيز بايد حقّ مادر خود را ادا كنى! در آيه شريفه‌اى كه در ابتداى سخنم تلاوت كردم، خداوند مى‌فرمايد:

«وَ قَضى‌ رَبّكَ الَّا تَعْبُدُوا الَّا ايَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ احْساناً امَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ احَدُهُما اوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما افٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا كَريماً وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»[2]

[پروردگارت مقرر داشت كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد. هر گاه تا تو زنده هستى، هر دو يا يكى از آن دو سالخورده شوند، آنان را ميازار و به درشتى خطاب مكن و با آنان به اكرام سخن بگوى.

در برابرشان از روى مهربانى سرِ تواضع فرود آور.]

خداوند به شما دستور مى‌دهد كه خداوند را عبادت كنيد و جز او هيچ كس را پرستش ننماييد، به پدر و مادرتان خوبى كنيد.

وقتى كه پدر و مادرتان پير شدند، معمولًا آدم‌هاى پير، مزاحمتشان بيشتر مى‌شود؛ غذا خوردن، لباس پوشيدن، حرف زدن و حركاتشان موجب زحمت مى‌شود، مواظب باشيد كه مبادا به آنها «اف» بگوييد.

كلمه «اف» در زبان عربى، بيانگر حد اقل اهانت است. از معصومين عليهم السلام نقل شده است كه اگر خداوند كلمه‌اى را مى‌يافت كه كمتر از «اف»، بيانگر اهانت و انزجار باشد، آن كلمه را مى‌گفت. مبادا پدر و مادرِ خود را برنجانيد و دلِ آنها را بشكنيد. در مقابلِ آنها مانند فردى ذليل در مقابل ولى‌نعمتِ خود باشيد.

تا آنجا كه مى‌توانيد از جهت عملى، عاطفى و فكرى به پدر و مادرتان كمك كنيد و در باره آنها دعا هم بكنيد.

بندگان خدا تقوا پيشه كنيد و به پاداش‌هاى بسيار نيك و بسيار خوبى كه خداوند به متقين‌


[1]- همان، ص 6.

[2]- سوره اسراء( 17)، آيه 23- 24.

نام کتاب : همپاى انقلاب نویسنده : موسوى اردبيلى، سيد عبدالكريم    جلد : 1  صفحه : 213
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست