خانواده از دو نفر كه بر اساس رضايت خودشان و به كمك انديشه و مشورت، يكديگر را براى زندگى مشترك انتخاب كردهاند، تشكيل مىشود. آنها بدون هيچ گونه اجبار و اكراهى با يكديگر پيمان زندگى مشترك بسته و سنگ اول خانواده را بنيان گذاشتهاند.
پيوند دو نفر با يكديگر ريشه طبيعى، عاطفى، غريزى، عقلى و اجتماعى دارد.
خانواده، صحيحترين پيوندى است كه مىتواند تشكيل شود. با به دنيا آمدن فرزندان كه ثمره زندگى مشترك خانواده هستند، خانواده گسترش مىيابد. فرزندان، جزئى از بدن، وجود و كيانِ پدر و مادر هستند.
وابستگى فرزند به پدر و مادر نيز ريشه در طبيعت، فطرت، غريزه و عاطفه انسان دارد.
بعضى اوقات به دليل پيوندهاى طبيعى، پدربزرگ و مادربزرگ يا بعضى از فاميلهاى درجه دوم نيز با خانواده زندگى مىكنند.
از آنجا كه اسلام در ساختار جامعه، طرفدار خانواده بسته است، از ابتداى تشكيل خانواده و حتى قبل از آن، از هنگامى كه يك دختر بالغ و يك پسر بالغ به دنبال زندگى مشترك مىروند؛ اسلام توصيههاى بسيار ظريف و عميقى مطرح نموده است.
اسلام شرط صدور اجازه براى ازدواج و تشكيل خانواده را سنّ انسان كه طبيعىترين شرطها است، قرار داده است. از نظر اسلام هر انسانى از هنگامى كه بالغ مىشود و نياز طبيعى به تشكيل خانواده در او به وجود مىآيد، مجاز به ازدواج و تشكيل خانواده است.
اسلام تشريفات غير ضرورى تشكيل خانواده را حذف كرده و براى تشكيل خانواده، عقد ازدواج را معتبر دانسته است تا اين اصيلترين واحد اجتماعى، از آغاز به طور صحيح ايجاد شود. همچنين اسلام صحت ازدواج را مشروط به رضايت عروس و داماد نموده است. شرط ديگرى كه اسلام در اين زمينه مطرح ساخته، كفو بودنِ دختر و پسر است.
با كمال تأسف، دخالتهاى غلطِ دولتها، قوانين نادرست، رسوب فرهنگ منحرف غرب و دخالتهاى پدران و مادرانِ ناآگاه موجب شده است كه موازين اسلام در مورد ازدواج و تشكيل خانواده رعايت نشود.
به عنوان مثال، سن بلوغ كه از نظر اسلام، ابتداى مجاز بودنِ ازدواج و تشكيل خانواده است، معتبر شمرده نمىشود. سنّ ازدواج، هيجده سال اعلام شده است در حالى كه معلوم نيست انتخاب هيجده سال چه دليلى دارد؟
سن هيجده سال چه ترجيحى بر نوزده سال يا هفده سال دارد؟ چه دليل علمى، عقلى يا آمارى، بر ترجيح سنّ ازدواج وجود دارد؟
همچنين سنّ ازدواج براى دختر و پسر، يكسان اعلام شده است. چه دليلى براى اين قانون وجود دارد؟ آيا نيازهاى دختر و پسر، مانند يكديگرند؟ آيا ساختار بدن دختر و پسر، شبيه هم هستند؟! آيا فعاليتهاى جنسىِ دختر و پسر يك گونهاند؟!
بعضى اوقات نيز پدر و مادرِ ناآگاه در پىِ سلب حقّ انتخاب دختر و پسر و زير پا گذاشتن شرط رضايت آن دو بر مىآيند و مثلًا پدر مىگويد: برادرم فوت كرده و دخترى از او به جاى مانده است، من هم بايد در حقّ آن دختر، پدرى كنم؛ بنا بر اين، پسر من بايد با دختر عمويش ازدواج كند.
هر چه به اين پدر گفته شود كه اين پسر مايل به اين ازدواج نيست و اين دو توافق ندارند، پدر راضى نمىشود و مىگويد:
اگر هزينه ازدواج و زندگى پسرم را من تأمين مىكنم، بايد با هر كه من مىگويم، ازدواج كند؛ در غير اين صورت، اسبابش را