«مسأله 2674» «عاريه» عقدى است كه به موجب آن انسان مال خود را به ديگرى مىدهد تا از آن مجاناً استفاده كند.
«مسأله 2675» لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند و اگر مثلًا لباس را به قصد عاريه به كسى بدهد و او نيز به همين قصد بگيرد، عاريه صحيح است.
«مسأله 2676» عاريه دادن چيز غصبى و چيزى كه مال انسان است، ولى منفعت آن را به ديگرى واگذار كرده- مثلًا آن را اجاره داده- در صورتى صحيح است كه مالك مال غصبى يا كسى كه آن را اجاره كرده بگويد: «به عاريه دادن راضى هستم».
«مسأله 2677» چيزى را كه منفعت آن مال انسان است، مثلًا آن را اجاره كرده، مىتواند عاريه بدهد، ولى اگر در اجاره شرط كرده باشند كه خودش از آن استفاده كند، نمىتواند آن را به ديگرى عاريه دهد.
«مسأله 2678» اگر ديوانه و بچّه مال خود را عاريه بدهند، صحيح نيست؛ امّا چنانچه ولىّ بچّه مصلحت بداند كه مال او را عاريه دهد و بچّه آن مال را به دستور ولىّ به عاريه كننده برساند، اشكال ندارد.
«مسأله 2679» اگر در نگهدارى چيزى كه عاريه كرده كوتاهى نكند و در استفاده از آن هم زياده روى ننمايد و اتّفاقاً آن چيز تلف شود، ضامن نيست؛ ولى چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود عاريه كننده ضامن باشد يا چيزى كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
«مسأله 2680» اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن