«مسأله 1462» حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بىاعتنايى جايز نيست و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
«مسأله 1463» مستحب است انسان كمى صبر كند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت در وقت فضيلت از نماز اوّل وقتى كه فرادى (يعنى تنها) خوانده شود، بهتر است و نيز نماز جماعتى كه مختصر بخوانند، از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مىباشد.
«مسأله 1464» وقتى كه جماعت بر پا مىشود، مستحب است كسى كه نماز خود را فرادى خوانده، دوباره با جماعت بخواند و اگر بفهمد كه نماز اوّل او باطل بوده، نماز دوم او كافى است.
«مسأله 1465» كسى كه نماز را به جماعت خوانده، چه در آن نماز امام بوده باشد و چه مأموم، مستحبّ است همان نماز را دوباره به عنوان امام جماعت بخواند، ولى اگر بخواهد به عنوان مأموم دوباره در جماعت شركت كند، بايد به قصد رجاء نماز را بخواند.
«مسأله 1466» كسى كه در نماز وسواس دارد و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند از وسواس راحت مىشود، اگر وسواس او به حدّى باشد كه نماز را باطل كند، بايد نماز را با جماعت بخواند.
«مسأله 1467» اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را به جماعت بخواند، چون مخالفت با امر آنان موجب ناراحتى و اذيت آنان مىشود، بايد نماز را به جماعت بخواند.
«مسأله 1468» نماز عيد فطر و قربان و همچنين نماز استسقاء- كه براى آمدن باران مىخوانند- را در زمان غيبت امام عليه السلام مىشود با جماعت خواند، امّا نمازهاى مستحبّى را نمىشود با جماعت خواند.
«مسأله 1469» هنگامى كه امام جماعت، نماز واجب شبانهروزى را مىخواند، هر يك از نمازهاى واجب شبانهروزى را مىتوان به او اقتدا كرد، ولى اگر امام جماعت نماز خود را احتياطاً دوباره بخواند، فقط در صورتى كه احتياط مأموم با احتياط امام از يك جهت باشد- به نحوى كه اگر نماز امام درست بوده، نماز مأموم نيز صحيح بوده