حل آن هستند. شاعر با شعرش و كلامى با كلامش و فلسفى با فلسفهاش؛ گاهى خير و شر را در دست خدا مىدانند و گاهى در دست خود بشر و گاهى در دست بخت و اتفاق و گاهى به چرخ و فلك نسبت مىدهند.
يكى مىگويد:
تو خود مىكنى اختر خويش را بد
مدار از فلك چشم نيك اخترى را
دومى مىگويد:
ديوانگى است قصه تقدير و بخت نيست
از بام سرنگون شدن و گفتن اين قضاست
ديگرى مىگويد: الهى فاش گويم فتنه از توست.
اين يك مسأله جدى است كه هر انسانى خواهان دانستن اوست.
دست گذاشتن روى مبدأ خير و شر و حل مسأله سعادت و شقاوت منظور و هدف اين بخش است.
3. پيآمدهاى آفرينش انسان
پيآمدهاى آفرينش انسان، در شش سوره از هفت سوره عنوان شده، آمده است كه عبارتند از: بقره، اعراف، حجر، اسرى، طه و ص. تنها سوره كهف به اين مورد نپرداخته است. آنچه از مجموع آيات اين سورهها بدست مىآيد چنين است:
هنگامى كه خداوند به فرشتگان گفت: «من بشرى را از گل، گل خشك، گلى سياه و بدبو خواهم آفريد، پس چون او را كاملًا درست كردم و از روح خويش در آن دميدم، سجده كنان براى او به خاك