رفتن به آنجا، چنانكه در قرآن كريم س 22 ى 27 میفرمايد: وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ يعنى اى ابراهيم در ميان مردم فرياد كن و ايشان را بحجّ كردن دعوت نما، به خانهاى كه تو بناء كردهاى مردمان پياده و سواره از هر راه دورى میآيند و اگر چه مركب ايشان شتر ضعيف و لاغر باشد) و فرمان او را تصديق كرده انجام دادند و در جاى پيغمبران ايستاده خود را به ملائكه كه عرش خداى تعالى را طواف ميكنند تشبيه نمودند، سود بسيارى در بازرگانى بندگى و پرستش حقّ تعالى (بوسيله سرمايه ايمانى) بدست میآورند، و میشتابند و از همه پيشى میگيرند (براى رسيدن) نزد وعده گاه آمرزش او، (47) خداوند سبحان آن خانه را علامت و نشانه اسلام و پناهگاه پناهندگان قرار داد و حجّ آنرا واجب كرد و احترامش را لازم دانست و رفتن به آنجا را امر كرد، پس (در قرآن كريم س 3 ى 97) فرمود: حجّ بيت الحرام حقّ خداى تعالى است بر مردم (و اداى آن حقّ واجب است) بر كسيكه رفتن آنجا را توانائى داشته باشد و هر كه كافر شود (در صورت استطاعت امر الّهى را انجام ندهد) به خداى تعالى زيانى وارد نياورده چون خداوند بینياز است از همه جهانيان (به ايمان و عبادت بندگان حاجت ندارد، پس زيان را كسى برد كه نافرمانى كند).
(2) (و من خطبة له (عليه السلام)) (بعد انصرافه من صفين)