امّا
ارزيابى مثبت از ديگران، موجب خوشگمانى مىشود و حالتى از اطمينان و اعتماد را به
وجود مىآورد. بدين سان، انسان احساس آرامش مىكند و از رابطه خود لذّت مىبرد.
بنا بر اين، خوشگمانى، از عوامل سرور و نشاط است.[257]
شادمانى درونى با گمان خوب و تصوّرات مثبت داشتن، همراه است. نمىتوان ذهن را از
گمانها و ترديدهاى بد پر كرد و انتظار شادابى داشت.
در
اين باره، گفتگوى جالب و آموزندهاى ميان امام زين العابدين عليه السلام و محمّد
بن مسلم زُهْرى گزارش شده كه با توضيحات كوتاهى ارائه مىشود:
روزى
محمّد بن مسلم با چهرهاى غمگين و اندوهبار، خدمت امام رسيد. امام عليه السلام از
او پرسيد: «چرا غمگينى؟».
زُهْرى
پاسخ داد: از هر طرف غم و غصّه مىبارد: از ناحيه حسودان؛ از ناحيه طمعكاران. حتّى
كسانى كه به آنها اميدوارم و به آنها نيكى كردهام، برخلاف آنچه انتظار دارم، عمل
مىكنند!
امام
عليه السلام فرمود: «مواظب زبانت باش؛ مالك [محبّت] برادرانت مىشوى».
سخن
امام عليه السلام اشاره به اين نكته است كه: آن چه سبب شده كه تو نمىتوانى دوستىِ
ديگران نسبت به خودت را جلب كنى و از هر سو از ديگران برخوردهايى خلاف انتظار خود
مىبينى، ممكن است نتيجه تعامل نادرست تو با ديگران در گفتار باشد.
زُهْرى
در پاسخ گفت: در سخن نيز به آنها نيكى مىكنم؛ ولى نتيجهاى ندارد. در اين جا،
امام عليه السلام ضمن اشاره به يكى از عوامل نگرانىهاى اجتماعى كه زُهْرى گرفتار