نام کتاب : الگوى شادى از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 321
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «ما تو را بر بچّه شترى سوار
مىكنيم».
مرد
گفت: بچّهشتر را مىخواهم چه كنم؟
پيامبر
صلى الله عليه و آله فرمود: «مگر بچّهشترها را جز شترها مىزايند؟!».
429.
سنن أبى داوود- به نقل از عوف بن مالك اشجعى-: در جنگ تبوك به حضور پيامبر صلى
الله عليه و آله- كه در خيمهاى پوستى بود-، رسيدم و سلام كردم. پيامبر جواب سلامم
را داد و فرمود: «درون آى».
گفتم:
اى پيامبر خدا! همه هيكلم بيايد؟
فرمود:
« [آرى،] همه هيكلت». و من داخل شدم.
430.
تنبيه الخواطر: زنى به نام امّ ايمن، نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و
گفت: شوهرم شما را دعوت مىكند.
پيامبر
صلى الله عليه و آله فرمود: «شوهرت كيست؛ همان كه در چشمش سفيدى است؟».
زن
گفت: به خدا در چشم او سفيدى نيست!
پيامبر
صلى الله عليه و آله فرمود: «چرا، هست».
گفت:
نه به خدا.
پيامبر
صلى الله عليه و آله فرمود: «هر كسى در چشمش سفيدى هست». منظور ايشان، سفيدىِ دور
سياهى چشم بود.
431.
امام باقر عليه السلام: خداوند عز و جل كسى را كه در ميان جمعى، بدون
ناسزا گويى شوخى كند دوست دارد.
432.
الكافى- به نقل از فضل بن ابى قره-: امام صادق عليه السلام فرمود: «هيچ
مؤمنى نيست، جز اين كه در او «دُعابه» هست».
گفتم:
دعابه چيست؟
فرمود:
«شوخى».
433.
الكافى- به نقل از يونس شيبانى-: امام صادق عليه السلام فرمود: «با يكديگر
شوخى هم مىكنيد؟». گفتم: كم.
فرمود:
«اين گونه نكنيد؛ زيرا شوخى، از خوشخويى است و تو بدان وسيله،
نام کتاب : الگوى شادى از نگاه قرآن و حديث نویسنده : محمدی ریشهری، محمد جلد : 1 صفحه : 321