تفكّر ديگر رايج اين دوران، تفكّر شيخيه، به رهبرى شيخ احمد احسايى و
سيد كاظم رشتى بود. آنان، روايات را با عرفان و فلسفه درآميختند و با تأويل قرآنى،
معارف دينى را رمزآلود ساختند. روش شيخيه، آثار نامطلوبى را در سراسر جهان اسلام،
بر جاى نهاد.
مكتب
تفكيك، گونه ديگرى از تفكرات حديثى است كه در قرن چهاردهم، به وسيله مرحوم ميرزا
مهدى اصفهانى، پايهگذارى شد. طرفداران اين نظريه، معارف قرآن و حديث را معارفى
الهى مىدانستند و آگاهىهاى فلسفى و عرفانى را معرفتى بشرى مىشمردند و اعتماد
كامل به اين گونه معارف بشرى و خلط آنها را با فهم معارف دينى، شايسته نمىدانند.
صرف
نظر از نوع تفكّرات رايج اين دوران، آثار حديثى زيبايى در اين دو قرن، تأليف شدند
كه از آن ميان، كتابهاى مرحوم سيد عبد الله شبّر- كه در موضوعات گوناگون حديثى،
استوارى و ايجاز را با هم آميخته-، درخور توجّه است. مصابيح الأنوار، در حلّ
مشكلات روايات، الاصول الأصلية و الأنوار اللّامعة از ديگر آثار مرحوم شُبّر است.
عبقات
الأنوار مرحوم ميرحامد حسين، از ديگر آثار سترگ حديثى اين دوره است كه به اثبات
اصل امامت و گزارش روايات گوناگون در اين باره، پرداخته است.
مستدرك
الوسائل، تأليف ميرزا حسين نورى نيز از آثار حديثى بزرگ سده چهاردهم است كه
احاديثى در تمامى ابواب فقهى، گرد آورده و در تكميل وسائل الشيعة به رشته تحرير
درآمده است.
آثار
مرحوم آية الله بروجردى در علم رجال و حديث، از ديگر آثار ارزشمند اين دوران است
كه با نوآورىهاى خويش، خدمت شايستهاى به علم حديث كردند. شيوه ايشان در استفاده
از احاديث و تبيين سندهاى كتاب الكافى، بيانگر وسعت ديدِ آن عالم ژرفانديش است.
روزگار
معاصر
تاريخ
به هم پيوسته حديث شيعه، بيانگر تلاش ستودنى عالمان دينپژوه است، به گونهاى كه
حديث، از سرچشمه صدور خويش به جزوههاى كوچك، منتقل شده