responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آشنايى با حديث نویسنده : استادان دانشكده علوم حديث    جلد : 1  صفحه : 261

تواضع و سرافكندگى است، نه كبر و سركشى. دلى كه نرم و خاضع نباشد، رويشگاه حكمت و معنويت نيست. آگاه باشيد كه گياه، در زمين نرم مى‌رويد، نه در صخره‌هاى سنگى كوهستان».[557]

3. شرم گناه‌

مردى از اهل حبشه، نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا! گناهان من، بسيار است. آيا درِ توبه به روى من، باز است؟

پيامبر (ص) فرمود: «آرى. راه توبه، بر همگان، هموار است و تو نيز مى‌توانى قدم در اين راه بگذارى».

مرد حبشى، از نزد رسول خدا (ص) رفت؛ امّا مدّت چندانى نگذشت كه بازگشت و گفت: اى رسول خدا! آيا آن‌گاه كه من معصيت مى‌كرده‌ام، خداوند، مرا مى‌ديده است؟

فرمود «آرى».

مرد حبشى، آهى سرد از سينه بيرون داد و گفت: توبه، جُرم گناه را محو مى‌كند و بنده را از آتش دوزخ، نجات مى‌دهد؛ امّا با شرم گناه، چه مى‌توان كرد؟

آن‌گاه، فريادى كشيد و در دَم، جان داد.[558]

4. اميد

كيسه‌اى را بر دوش گذاشته بود و به سوى باغستان‌هاى اطراف مدينه مى‌رفت. يكى از دوستانش به او نزديك شد و گفت: اى على! چه بر دوش مى‌كشى؟

گفت: «درخت خرما!».

مرد، از پاسخ على (ع)، در شگفت شد؛ امّا آن‌گاه كه ديد او چگونه از درون كيسه، هسته‌هاى خرما را بيرون مى‌آورد و در زمين مى‌كارد، دانست كه منظور او چه بوده و چرا گفت كه در كيسه، درخت خرما دارد.[559]

5. خرافه‌ستيزى پيامبر (ص)


[557]. داستان راستان، ص 173( به نقل از: الكافى، ج 1، ص 37، ح 6).

[558]. إحياء العلوم، ترجمه ...، ص 43( كتاب توبه)؛ كيمياى سعادت، ج 2، ص 654.

[559]. الاختصاص، ص 158.

نام کتاب : آشنايى با حديث نویسنده : استادان دانشكده علوم حديث    جلد : 1  صفحه : 261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست