نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 560
چهار. نظريه زندگى كامل
از
نظريههاى مهم در باره شادكامى، نظريه «زندگى كامل»[2069]
سليگمن است. سليگمن، الگويى از چهار نوع زندگى نيك را مطرح مىكند كه همچون نظريه
ارسطو، بر يك نظام سلسله مراتبى و از ساده به پيچيده، تدوين يافته است. سليگمن،
سادهترين زندگى از انواع چهارگانه زندگى خوب (نيك) را «زندگى لذّتبخش»[2070]
مىنامد. پس از آن «زندگى مشتاقانه»[2071]
قرار دارد و سومين نوع زندگى خوب «زندگى بامعنا»[2072]
است. چهارمين نوع زندگى كه در حقيقت، پيچيدهترين شكل زندگى نيك است، «زندگى كامل»[2073]
است.
روانشناسان
مثبتگرا بر اين باورند كه حركت به سمت يكى از اين انواع چهارگانه زندگى خوب
(نيك)، خاصه نوع چهارم آن، آدمى را به خشنودى از زندگى، بهزيستى روانى و سرانجام
سعادت و خوشبختى نائل مىگرداند.[2074] هر يك از اين انواع چهارگانه
زندگى خوب در ادامه به اختصار توصيف مىشوند:
زندگى
لذّتبخش
مطابق
نظر يورگنسن و نفستاد، سادهترين نوع زندگى نيك، «زندگى لذّت بخش» است.[2075]
داك ورث و همكاران، زندگى لذّتبخش (شاد) را نوعى زندگى مىدانند كه در آن،
هيجانهاى مثبت در حدّ بيشينه و هيجانهاى منفى و دردآور در حد كمينه باشند.[2076]
سليگمن، رشيد[2077] و پاركز،[2078]
در معرفى اين نوع زندگى، آن را همان چيزى مىدانند كه نظريههاى لذّتگراى
شادكامى- كه پيش از اين از آنها ياد شد- بيان كردهاند.[2079]
با اين حال و آنگونه كه يورگنسن و نفستاد مىگويند، برخلاف نظريه بهزيستى روانى
دينر- كه بر وجود و افزايش هيجانهاى مثبت، نبود يا كمبود هيجانهاى منفى و نوعى
قضاوت در باره زندگى فردى (شخصى) تأكيد دارد- سليگمن در تعريف اين نوع زندگى،
صرفاً بر هيجانهاى مثبت، تكيه دارد.[2080]