نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 516
الف- رويكرد نخست
رويكرد
روانشناسى به اين مقوله، داراى فراز و نشيب بوده است. بر اساس نظر يورگنسن و
نفستاد،[1869] آلان كار و ديگر روانشناسان
مثبتگرا، رويكرد نخست به زندگى خوب و شادكامى، لذّتگرايى بوده است. رويكرد
لذّتگرا، شادمانى و زندگى خوب را بر حسب جستجوى لذّت و پرهيز از درد تعريف
مىكند.[1870] اين رويكرد (لذّتگرايى)،
ريشه در فلسفه يونان قديم دارد. اپيكور (فيلسوف يونانى) معتقد بود كه هدف هر
انسانى در نهايت، كسب بيشترين لذّت و رهايى از درد است. اين رويكرد، در ديدگاههاى
فلاسفه اروپايى ادامه داشت تا اين كه در قرن نوزدهم ميلادى، فيلسوف انگليسى، جرمى
بنتام،[1871] ديدگاه «فايدهگرايى»[1872]
را از آن اقتباس كرد و پس از او جان استوارت ميل،[1873]
به تشريح آن پرداخت و با تفاوتهايى آن را تبيين كرد.
پس
از جدايى روانشناسى از فلسفه، رويكرد لذّتگرايى در آثار روانشناسان به روشنى
مشهود بود. ويترسو،[1874] در اين زمينه بويژه به جيمز،
ثرندايك،[1875] وونت[1876]
و فرويد[1877] اشاره دارد.[1878]
ثرندايك به مولّفه لذّت در اصل اثر خود پرداخته است. در نظريه سهبُعدى وونت در
باره تجربه هوشيار، يك بُعد مهم، كيفيت لذّت بود. همزمان با وونت، جيمز در بررسى
حالتهاى عاطفى در مورد احساسات لذّت و عدم لذّت ناشى از تغييرات بدنى، به
نظريهپردازى پرداخت. در نظريه فرويد نيز لذّت و اصل لذّت، جايگاه خاصّى دارد.
براتى
معتقد است كه اين رويكرد در روانشناسى مثبتگرا نيز جاى پايى دارد. وى در توضيح
آن مىگويد:
در
دو دهه اخير و با طرح مقوله بهزيستى روانى[1879]
و انواع آن و نيز توجّه به شادى در روانشناسى، رويكرد لذّتگرا دوباره در متون
روانشناسى، مطرح شده است؛ از جمله در بحث شادكامى[1880]
و نيز در بحث شادى و نشاط كه دينر به مطالعه آن پرداخته[1881]
و
[1869]. ىورگنسن ونفستاد،
2004، به نقل از براتى، 1388.