شوخى
و خنده، از عوامل شادى و نشاط است. پيامبر (ص) يكى از ويژگىهاى اهل ايمان را
شوخطبعى آنان مىداند.[1715] فضل بن ابى قره نيز مىگويد:
امام صادق (ع) فرمود: «هيچ مؤمنى نيست، جز اين كه در او «دُعابه» است. گفتم: دعابه
چيست؟ فرمود: «شوخى».[1716]
شوخى،
موجب نشاط روحى و آسايش روانى مىگردد[1717]
و فشارهاى روانى را كاهش و غم و اندوه را رفع مىكند. سيره معصومان (عليهم السلام)
اين بوده كه گاه با استفاده از اين عامل، فشارهاى روانى خود را كنترل مىكردند.
امام كاظم (ع) مىفرمايد:
گاهى
عربى باديهنشين، خدمت پيامبر خدا (ص) مىرسيد و هديه براى ايشان مىآورد و تقديم
پيامبر (ص) مىكرد. سپس مىگفت: پول هديه ما را بده! پيامبر خدا (ص) مىخنديد و هر
گاه اندوهگين مىشد، مىفرمود: «آن اعرابى چه كرد! اى كاش دوباره مىآمد!».
با
ورود اسلام به حجاز به عنوان يك آيين زندگى، برخى از اهل ايمان، از امورى مثل
خنديدن و مزاح كردن، دورى مىنمودند و زندگى را فقط در نماز و روزه و مناجات خلاصه
كرده بودند. پيامبر (ص) با اين انحراف به مبارزه برخاست و رعايت اعتدال را توصيه
كرد و از آن جا كه آنان
[1713]. ابراهيم نخعى- فى قوله
تعالى: يا أيها الذين آمنوا لا تحرموا طيبات ما أحل الله لكم-: كانوا حرّموا الطيب
واللحم فأنزل الله هذا فيهم( الدر المنثور، ج 2، ص 307).
[1716]. الفضلُ بنُ أبى قرَة عن
الإمامِ الصّادقِ( ع): ما مِن مؤمنٍ إلّا و فيهِ دُعابَة، قلتُ: و ما الدُّعابَة؟
قالَ: المِزاحُ( الكافى، ج 2، ص 663، ح 2).
[1717]. در كلمات منسوب به امام
على( ع): لا بَأسَ بِالمُكافَهَةِ يُرَوِّحُ بِهَا الإنسانُ عَن نَفسِهِ ويَخرُجُ
عَن حَدِّ العَبُوسِ( شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد، ج 20، ص 339، ح 886).