نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 204
- پايدارى و ناپايدارى
مهمترين
مسئله در اين باره، «پايدارى» و «ناپايدارى» است. چيزى شايسته دلبستگى است كه
«پايدار» باشد. اين را بايد به عنوان يك اصل عقلانى پذيرفت. هر آنچه ناپايدار است،
شايسته دلبستگى نيست و آنچه پايدار است، شايسته دلبستگى است. دنيا از آن جهت كه
ناپايدار است، شايسته دلبستگى نيست و آخرت چون پايدار است، شايسته دلبستگى است.
بنا بر اين، رغبت انسان بايد به چيزى تعلّق بگيرد كه پايدار باشد. لذا براى تنظيم
رغبت بايد دنيا و آخرت را از منظر پايدار و ناپايدار، مورد ارزيابى قرار داد؛ چيزى
كه در عمل، كمتر مورد توجّه انسان قرار مىگيرد و اين بدان جهت است كه معمولًا
امور پايدار، با محنت آنى و لذّت آتى، توأم هستند و امور ناپايدار، با لذّت آنى و
محنت آتى. طبع انسان، بيشتر به سمت لذّت حال و آنى كشيده مىشود، هر چند با پيامد
منفى آينده (محنت آتى)، همراه باشد.
به
بيان ديگر، هر يك از امور پايدار و ناپايدار، همانند سكّه، دورو دارند: يك روى
سكّه ناپايدار، لذّت آنى و روى ديگر آن، محنت پايدار آينده است. همچنين يك روى
سكّه امور پايدار، محنت آنى است و روى ديگر آن، لذّت پايدار آتى. اين يك واقعيت
است؛ امّا همه ابعاد اين واقعيت، مورد توجّه انسان قرار نمىگيرد و معمولًا انسان
روى آنى و حالِ سكّههاى پايدار و ناپايدار را مىبيند و از روى آتى و آينده آن،
غافل مىشود. از اين رو، لذّت آنى امور ناپايدار را با محنت آنى امور پايدار
مقايسه مىكند. با اين شرايط، طبيعى است كه لذّت را بر محنت ترجيح مىدهد و بر آن
دل مىبندد. در حقيقت، نبرد اساسى در بحث رغبت و زهد، ميان پايدار و ناپايدار، و
همچنين ميان لذّت حال و آينده است.
با
توجّه به معيار پيشگفته (كه بايد به امور پايدار دل بست) و واقعيت بيان شده (كه
انسان به امور ناپيدار دل مىبندد) مىتوان نتيجه گرفت كه براى تغيير رغبت بايد
الگوى توجّه انسان را از «لذّت و محنت حال» به الگوى «پايدار و ناپايدار، و پيامد
آينده» باز گرداند. اگر اين بخش از واقعيتِ مغفول، مورد توجّه قرار گيرد، الگوى
زهد و رغبت انسان نيز تغيير مىكند و از «رغبت به دنيا و زهد به آخرت» به «رغبت به
آخرت و زهد به دنيا» تبديل مىشود و اين جز از راه شناخت، معرفت و يقين به دست
نمىآيد. پس در شناخت دنيا و آخرت، بايد به بُعد «پايدار و ناپايدار» توجّه كرد،
نه «لذّت يا محنت حال».
لذا
در روايات بسيارى و شايد بتوان گفت بيشترين چيزى كه در روايات زهد، مورد توجّه
قرار گرفته، فانى بودن و ناپايدارى دنيا، در مقابل باقى بودن و پايدارى آخرت است؛
تا آن جا كه گاه بدون اشاره به دنيا يا آخرت، به عنوان يك اصل اساسى، فقط از مردم
خواسته شده كه از آنچه ناپايدار است، دل بكنَند و به آنچه پايدار است، دل ببندند.
امام على (ع) با تصريح به اين حقيقت مىفرمايد:
نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 204