نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 200
من نزد پيامبر خدا (ص) رفتم. ايشان فرمود: «نزد خود او برو و بگو
بايد حقيقت را به تو بگويد». من نزد آن مرد رفتم و گفتم: پيامبر خدا (ص) به تو امر
مىكند كه مرا خبر دهى. مرد گفت: حال كه چنين است، مىگويم. اگر دنيا از من باشد و
از من گرفته شود، ناراحت نمىشوم و اگر دنيا به من داده شود، از آن شادمان
نمىشوم. شب را در حالى مىخوابم كه از هيچ كس، كينهاى به دل ندارم، و بر نعمتى
كه خداوند به او داده است، حسادت نمىكنم. عبد اللّه گفت: امّا، به خدا سوگند كه
من شبها را به عبادت مىگذرانم، و روزها را روزه مىگيرم؛ ليكن اگر گوسفندى به من
ببخشند، خوشحال مىشوم و اگر از دستم برود، ناراحت مىگردم. به خدا سوگند كه
خداوند، تو را بر ما برترى آشكارى داده است.[712]
تغيير
رغبت
اگر
درمان مشكل ياد شده، زهد است، پرسش مهم ديگر اين است كه چگونه مىتوان زهد را به
وجود آورد و در وجود انسان پرورش داد؟
در
پاسخ بايد گفت: هر چند زهد به معناى بىرغبتى به دنياست، با اين حال بدان معنا
نيست كه فرد زاهد به لحاظ روحى و روانى نبايد به هيچ چيز ديگرى رغبت داشته باشد.
رغبت و ميل، از وجود انسان سالم، قابل حذف نيست. آنچه در زهد اتفاق مىافتد،
«تغيير رغبت» است. بايد نظام رغبت را تغيير داد تا انسان در خوشايند زندگى، دچار
بدمستى و در ناخوشايند آن، دچار حسرت و افسوس نگردد. در يك نگاه كلان، موضوع رغبت،
يا دنياست يا آخرت. اگر انسان نسبت به هر يك رغبت پيدا كند، نسبت به ديگرى، زاهد و
بىرغبت خواهد شد.[713] اگر كسى نسبت به دنيا رغبت و
نسبت به آخرت بىرغبت گردد، همه هستى و خوشبختى و هويت خود را در اين دنيا
مىبيند. لذا با رويكرد دنيا بسيار خرسند مىگردد و تمام سعى خود را در
بهرهبردارى و لذّتبرى از آن به كار مىبندد. همچنين از رويگرد دنيا بسيار ناراحت
مىگردد؛ چون همه چيز خود را از دستداده مىبيند و از اين رو، به شدّت دچار حسرت
و بىتابى مىگردد. امّا در طرف مقابل، اگر كسى نسبت به دنيا بىرغبت و نسبت به
آخرت رغبت داشته باشد، همه دنيا را كالايى اندك و بىارزش مىداند[714]
و آخرت را به خاطر همه نعمتها و لذّتهاى بىپايان و پايدارش، بهتر از هر چيزى به
حساب مىآورد. لذا از رويكرد دنيا آنچنان خرسند نمىگردد كه خود را گم كند و دچار