نام کتاب : الگوى اسلامى شادكامى با رويكرد روان شناسى مثبت گرا نویسنده : پسنديده، عباس جلد : 1 صفحه : 150
د- الگوى «دعا- اعراض»
برخى
ديگر از افراد، بر اساس الگوى «دعا- اعراض» عمل مىكنند. اين الگو در آيات قرآن
كريم، با تعبيرهاى گوناگونى بيان شده است. در ادامه آيات سوره فصّلت- كه ريشه فرح
و يأس را بيان كرده بودند-، چنين آمده است:
(وَ
إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ
الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِيضٍ.[567] و
چون به انسان، نعمتى ارزانى داديم، روى مىگردانَد و دورى مىكند و چون به شرّى گرفتار
مىشود، دعاهايى طولانى دارد).
عبارت
(وَ نَأى بِجانِبِهِ)، كنايه است از دور شدن و
خود را كنار كشيدن (اعراض)، و اين هم، كنايه است از تكبّر و نخوت، و مراد از «دعاى
عريض»، دعاى وسيع و طولانى است، و اين، خود كنايه است از استمرار و اصرار دعا
كننده بر دعاى خود. در مجموع، آيه شريف در مقام نكوهش و توبيخ انسان است به اين كه
وقتى خداى متعال، به او نعمتى مىدهد، او از خدا روى مىگرداند، و تكبّر مىكند، و
چون نعمتى را از او باز مىستاند، به ياد خدا مىافتد و به سويش روى مىآورد، و به
طور دائم، دست به دعا برمىدارد و در دعايش اصرار مىورزد.[568]
در
سوره اسراء، ريشه اعراض از خدا در خوشايند، كفور بودن انسانْ ذكر شده است:
(وَ
إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ
فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ كانَ الْإِنْسانُ كَفُوراً.[569] و
چون در دريا به شما صدمهاى برسد، هر كه را جز او مىخوانيد، ناپديد [و فراموش]
مىگردد، و چون [خدا] شما را به سوى خشكى رهانيد، رويگردان مىشَويد، و انسان،
همواره ناسپاس است).
علّامه
طباطبايى در بيانى زيبا، ريشه دعا كردن را فطرت خداجوى انسانْ معرّفى مىكند و
ريشه اعراض را طبيعت كفرانگر انسان مىداند و اين بخش از آيه را چنين تفسير
مىكند:
معناى
اين كه فرمود: (فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ)،
اين است كه وقتى شما را از غرق شدن نجات داده، گرفتارى و بيچارگىشان را برطرف
نمود، و شما را بار ديگر به خشكى رسانيد، دوباره از او و از دعاى او اعراض كرديد،
و اين، خود دلالت دارد بر اين كه ياد خداى تعالى، هيچ وقت از دل آدمى بيرون
نمىرود، و در هيچ حالى، مغفول نيست، و اگر دعا مىكند، ذات و فطرت او وادارش
مىكند كه در ضرّاء و سرّاء، در شدّت و در رخاء، او را بخواند؛ زيرا اگر