سنّت را نمىشناخت ؛ زيرا درباره آيات قرآن از صحابه مىپرسيد . بسيار مىشد که از
سوىِ صحابه در فتوا و تفسير به خطا مىافتاد . او واژه «بِضْع» را ـ که در قرآن آمد ـ بى انديشه و شتاب زده ، بر طبق نظر خود ، تفسير کرد .
در سنن ترمذى ، از ابن مکرم اَسلمى نقل است که گفت :
«چون
نازل شد : الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ[261] ؛ الم روم در نزديک ترين زمين مغلوب شدند ، و آنان بعد از
شکستشان در چند سال (آينده) پيروز مىشوند .
در زمان نزول اين آيه ، فارس بر روم چيره بودند ، و مسلمانان دوست مىداشتند که
روم بر فارس غلبه يابد ؛ زيرا آنان و ايشان اهل کتاب بودند ، و سخن
خداى متعال در اين زمينه است : وَيَوْمَئِذ
يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ[262] ؛ و در آن هنگام (پيروزى روم بر فارس) مؤمنان مسرور مىشوند (هر نوع
ظفرمندى) به نصرت خداست ، او هرکه را خواهد
يارى مىرساند و عزيزى
است دل سوز و پرشفقت .
قريش چيرگى فارس را دوست مىداشت ؛ زيرا آنان و ايشان اهل کتاب نبودند و به برانگيخته شدن (پس از مرگ) ايمان
نداشتند .