يوسف ، اى صدّيق نظرت را
برايمان بازگوى که هفت گاو لاغر ، هفت گاو فربه
را مىخورند ، و هفت خوشه سبز
و هفت خوشه خشک پديد مىآيند ! اميدوارم سوى مردم
بازگردم ، اميد است آنان
بدانند .
يوسف گفت : هفت سال
پياپى کشت کنيد و آنچه مىدرويد ، در خوشهاش گذاريد
مگر اندکى که براى خوراک لازم داريد . پس از آن ، هفت سال سخت مىآيد که آنچه
را از پيش براى اين سالها اندوخته ايد ، به مصرف مىرسد مگر اندکى
را که نگه مىداريد آن گاه سالى
مىآيد که مردم در آن باران مىبينند و مىفشارند .
خداىِ متعال يوسف را
ـ پس از آنکه چند سال در زندان به سر بُرد ـ در تعبير رؤيا تصديق کرد ، امّا ابوبکر را که کوشيدند لقب صدّيق را بر او بربندند ، براساس ميزانى که شناختيم ، براى اين لقب صلاحيت نيافت .
ابوبکر ، نه صدّيقِ معصوم بود و نه صدّيق غير معصوم ، بلکه
بيانِ قرآن و