responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صدیق و صدیقه کیانند؟ نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 143
على 1 با اعتماد به خدا و حُسنِ ظَنّ به او ، بيرون آمد . دينارى از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قرض گرفت و راه افتاد که با آن چيزى بخرد که ناگهان در روزى سوزان ، به مِقداد برخورد. على 1 اين حال او را برنتافت و گفت : اى مقداد ، چه چيز تو را در اين ساعت بى تاب ساخت؟

گفت : اى ابوالحسن مرا واگذار ، و نهانِ زندگانيم را آشکار مساز !

فرمود : نمى‌توانم مگر اينکه آنچه مى‌دانى بدانم .

گفت : اى ابوالحسن ، تو را به خدا و خودت رهايم کن ، و کشف حالم را جويا مباش .

على فرمود : بايسته تو نيست که حالَت را از من کتمان کنى .

گفت : حال که اصرار دارى  . سوگند به آن که محمّد را به نبوّت گرامى داشت و تو را به وصيّت ، مرا بى قرار نساخت مگر سختى طاقت فرسا . خانواده‌ام را به حالى ترک کردم که زمين تاب تحمّل مرا نزد آنان نداشت پس اندوهناک سَرَم را گرفتم و بيرون آمدم ، اين است حال من !

چشمان على اشک فرو باريد تا اينکه اشک‌ها ريش او را ‌تر ساخت . آن گاه گفت : سوگند ياد مى‌کنم به آنچه تو قَسَم خوردى ، مرانسبت به خانواده‌ام بى تاب نساخت مگر همان چيزى که آرام و قرار را از تو سِتاند ؛ دينارى را قرض کردم ، آن را بگير .

پس رفع نياز او را بر نياز خود مقدم داشت و دينار را به او داد . آن گاه سرش را گذاشت و خوابيد .

نام کتاب : صدیق و صدیقه کیانند؟ نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 143
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست