درباره عمل صحابه چه بگوييم؟
خردمندانه نيست كه بگوئيم آنان در دين احتياط نمیكردند ، بلكه آنان احتياط را در نگرشي مخالف با ديدگاه خليفه میدانستند .
چگونه میتوان گفت كه كار عمر از
روي احتياط بود با اينكه صحابه تدوين سنّت را يادآورش شدند؟ ولي او با خودرأيي همه
كتابها را سوزاند و از تدوين حديث منع كرد !
آیا مخالفت با صحابه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم احتياط است؟!
احتياط در اين بود كه خليفه با نظر اكثر
صحابه همسو شود ؛ زيرا خدا میفرمايد : وَأمرهم
شُوریٰ بينَهُم ؛[132] مسلمانان
[واقعي] آناناند كه در كارها با هم مشورت میكنند .
از آنجا كه عُمَر دَم از اصلِ شورا
میزد ، مخالفتش با پيشنهاد صحابه ، احتياط شكني و ويران سازي اَصل شورا به شمار میرفت .
با اين حقايق ، ضعف
اين نظريه روشن میگردد ، و در برابر نقد و واشكافي نمیتواند دوام بياورد .از اين رو ، به دنبال عاملی ديگر میرويم ، شايد به چاره ای دست يابيم .