responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 81

استوار سازي آن با كتابت و تدوين ، تحقق نپذيرد ؟[110]

درباره اين ديدگاه ، دو نكته را يادآور می‌شويم :

اول : اين توجيه وقتي است كه بپذيريم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم تدوين حديث را ممنوع ساخت ، ليكن خواهد آمد كه اين نهي شرعي نيست ، و آنچه از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در اين زمينه روايت شده است ، صحيح نمی‌باشد ، بلكه احاديث نهي ، در شرايط سياسی و پيش فرض‌هايی از سوي اشخاص معيني صورت گرفت ؛ كساني كه می‌خواستند نقل حديث و تدوين آن به فضاي باز و گسترده راه نيابد .

دوم : اگر درستي اين نظريه را بپذيريم ، لازمه‌اش آن است كه كتابت حديث حرام باشد . اين در حالي است كه مقصود از كراهتِ اعتماد بر كتابت ، حرمت نمی‌باشد ، بلكه بی‌رغبتی به آن است ، و اگر حرام می‌بود ، بعضي از صحابه آن را نمی‌نوشتند ؛ به همين جهت هنگامي كه آن را حفظ می‌كردند محوش می‌ساختند (چنان كه از قاضي عياض اين سخن نقل شده است) .[111]

قائل شدن به منعِ تدوين حديث با انگيزه محافظت بر آن ، نوعي تناقض گويي است . چگونه می‌توان تصوّر كرد كه معلّم شاگردانش را به فراگيري علم و دانش فراخواند و آنان را به صيانتِ محفوظاتشان از فراموشي برانگيزاند ، آن گاه سفارش كند كه آموخته‌هایشان را ننويسند و تدريس نكنند؟!

آيا صيانت علم و نگه داري آن با كتابت و تدوين ، از حفظ و به خاطرسپاري آن بهتر و سزاوارتر نمی‌باشد؟!

اگر اين سخن را به ياد آوريم كه «نوشته‌ها ماندگارند و حفظ شده‌ها نا ماندگار» پس چرا حافظان بر حفظ حديث و تجويز آن و به اين قول كه منع


[110]. تدوين السنّة: 370.

[111]. از آن‌ها است: عاصم بن ضمره (بنگريد به، المحدّث الفاضل 1: 382) و خالد الحذّاء (بنگريد به، تقييد العلم: 59) و عُبَيده (بنگريد به، جامع بيان العلم 1: 166).

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست