اگر سخنِ ابوبکر درست باشد ، اجماع گروههای مختلف مسلمانان را بر ضرورتِ رجوع به سنّت براي شناختِ
احكام دين ، چگونه تفسير كنيم؟
سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را در
حديثِ متواتر ثقلين ـ كه دو اصل اساسي كتاب و عترت را براي شناخت اسلام ترسيم
میكند ـ چگونه تبیین كنيم؟
آيا مقصود اين نیست كه عترت و
سنّت ، آشكارا ميان مسلمانان حضور دارند و با استناد به سخن پيامبر ، قرآن ـ ناگزير ـ به تفسيرِ عترت و سنّت نيازمند است؟!
و اين خود ، بار
ديگر ، بيانگر آن است كه فهم احكامِ خدا از قرآن ـ به تنهايي ـ امكان ندارد . پس میبايست رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم هنگامي كه مسلمانان را به سنّت و عترت ارجاع
میدهد ، به سنّتِ روشن و عترتِ شاخص ، ارشاد كرده باشد .
حديث اَرِيْكَه
اين سخن ابوبكر (كه میگويد : در ميان ما و شما كتاب خداست ؛ حلالش را حلال بدانيد . . .) حديث اَريكه را به ياد میآورد كه از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به چند طريق روايت شده است .
در مسند احمد ،[53] سنن ابن ماجَه ،[54] سنن ابي داود ،[55] سنن دارِمي ، سنن بَيْهقي ،[56] و ديگر كتابها[57] آمده است كه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود :