«استحسان»
(كه راهي است براي فرار از قياس به جهت تقدير شخصي) بنا بر آنچه ابن حزم میآورد ، در قرن سوّم هجري پديد آمد .[791]
وافي مهدي ،
میگويد :
در زمان تأسيس مذاهب چهارگانه ، تشريع اسلامي از عرف اثر پذيرفت ، بيشتر فقها «عرف» را مخصِّص نص شمردند .
از اين دست است ، منع
خريد و فروش چيزي كه در نزد انسان نيست (كه حديث از آن منع میكند)
برخی از فقها اين منع را در مورد «سفارش ساخت» تخصيص زدهاند ؛ يعني شخصي با ديگري بر ساخت چيزي كه ويژگياش را بيان میكند و
بهايش را مشخص میسازد ، توافق كند .
اين عقد را بعضي مجاز دانستهاند ؛ با اينكه از قبيل فروش چيزي است كه انسان در اختيار ندارد .[792]
استاد رشيد رضا ،
میگويد :
از گزافه گويي
در قياس و جسارت بر خدا ، قائل شدن به نسخ صدها آيه ، و باطل ساختن يقين به ظنّ ، و ترجيح اجتهاد بر نص است .
سپس وي كلام شافعي را ذكر میكند
كه بسا با خويشتن میگفت :
[790]. الاجتهاد في الإسلام:
104 (چاپ اول، مؤسسة الرساله، 1401).
[791]. مناظرات في الشريعة الإسلاميّه بين
ابن حزم والباجي:
333.