بالَّذَين مِن بعدي» (به دو نفر كه
پس از من میآيند اقتدا كنيد) در كنار سنّت ، نمايانگر اجتهادات جديدي نيست كه درحياتِ علمي مسلمان پديدآمد وبرخلاف
سنّت مطهّر بود؟ و خواستهاند با وضع اين قيد ـ بر زبان پيامبر ـ هر دو نگرش را
تصحيح كنند؟
آيا عقلاً و شرعاً اين سخن درست است؟
چگونه میتوان ميان قول عمر و سخن
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم جمع كرد؟
به عنوان مثال ،
مُتعه (ازدواج موقّت) يا به جهت قول عمر كه گفت : «كانتا على
عهد رسول الله» (دو متعه در عهد پيامبر بود) مشروع است ، يا حرام میباشد ؛ زيرا گفت : «أنا أُحرّمهما» (من آن دو را
حرام میسازم)!
اَمثال اين مفردات ، در
شريعت فراوان است .
احتمال راجح در اين نصوص (احاديثي كه در
آن نام خلفا آمده است يا بر «الَّذين من بعدي» ـ طبق ترتيب زماني خلافت ؛ ابوبكر ، عمر ، عثمان ، امام علی علیهالسلام ـ تأكيد شده است) اين است كه اینها
از معنای اصلیشان تحريف شدهاند يا پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم براي تصحيح رويكرد ابوبكر و
عمر (و پيروان مكتب اجتهادي شان) ساخته شدهاند .
ما در اين عرصه ،
دلايل مفصّلي داريم كه در زمانِ خودش خواهيم گفت .
دگرگونیها و تغييرات
در اينجا لازم است به آنچه در عصرهاي
بعد بر سر اُمّت آمد ، اشاره شود .
دكتر ناديه عمري در كتابش ـ الاجتهاد
في الإسلام ـ مینويسد :
ثابت است كه فقهاي متأخّر ، احكام بسياري را ـ كه از ائمّهشان نقل شده بود ـ هنگام نياز ، تغيير دادند ؛ چنان كه شافعي آن گاه كه عراق و حجاز را ترك كرد وبه مصر آمد ، مذهب قديمش رابه جديد تغييرداد وكتاب «الأم» و «الرساله»
را اِملا كرد .