responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 310

اُبَي گفت : اي عُمَر ، آيا در حديث از پيامبر به من تهمت می‌زني؟!

عُمَر گفت : اي ابا منذر ، والله ، بر اين كار تو را متّهم نمی‌سازم ، ليكن خوش ندارم حديث رسول خدا بَرمَلا شود ![643]

و اين سخن عمر كه می‌گويد : «أقلّوا الرِّواية عَنْ رَسول الله إلاّ فيما يُعْمَلُ به»[644] (از رسول خدا كم روايت كنيد مگر در اعمالِ [عبادي]) .

سِرّ منع در نصّ اول ، مانند خورشيد آشكار است . عمر نمی‌خواست حديثِ پيامبر بَرمَلا شود ـ «كَرِهْتُ أن يكون الحديثُ عن رسول الله ظاهراً» (دوست ندارم حديث پيامبر آشكار گردد) ـ تا در دولتِ وي يا در شخصِ او ، خلل و خَلأ فقهي بروز نكند .

چنين است قيد «ما يُعمل به» ؛ يعني جواز نقل احاديثِ مشهورِ معمول ميان مسلمانان كه در احكام و جز آن ، جريان داشت و خليفه (چون ديگر مسلمانان) بدان آشنا بود .

امّا احاديثي را كه مردم نمی‌دانند (يا بسا عمر شناختي از آن‌ها ندارد) اجازه نمی‌دهد محدِّثان نقلش كنند ؛ چراكه امكان دارد ميان آن‌ها و اجتهاداتِ عُمَر تضادّ پديد آيد و براي دستگاه حكومت ـ كه می‌بايست مرجع فقهي براي امّت اسلام باشد و كارها را سامان بخشد ـ مشكل ايجاد كند .

و از اين روست كه عُمَر به صحابه می‌گويد : «أَقيموا عندي ، لا والله ، لا تُفارِقوني ما عِشتُ ؛ نحن أعلم ، نَأْخُذ منكم ونَرُدُّ عليكم» ؛ نزدم بمانيد! به خدا سوگند ، تا زنده‌ام نمی‌گذارم از من دور شويد ؛ من از شما داناترم ، حرفتان را می‌شنوم و پاسخ می‌گويم .

پس واضح شد كه عمر ، نقل روايت را نمی‌پسنديد ؛ چنان كه بسياري از


[643]. طبقات ابن سعد 4: 21 ـ 22.

[644]. الجامع (معمر بن راشد) 11: 262؛ البداية والنهاية 8: 107.

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست