و چنين است فتواهاي آنان با تصريح
خودشان به اينكه سخنشان مستند شرعي ندارد! اگر به واقع اصابت كند از خداست و اگر
خطا باشد القاي شيطان است .
اینها ـ همه ـ ما را واداشت كه
به پژوهشي جامع دست يازيم ؛ امور مجمل و مبهم را كه سنّت پيامبر و احاديث آن حضرت را مشتبه ساخته است ، روشن سازيم و با روش علمي جديد آنها را بکاویم تا واقع را
دريابيم ؛ زيرا اين گونه پژوهشها
میتواند حقايق فراواني را بنمایاند .
در ضمن اين پژوهش ،
ناسازگاري نقلهای مانعان را با رواياتِ اهل تدوين و تحديث ، میتوان آشكارا ديد ؛ و امور زيادي در تشريع ، فقه صحابه ، گرايشهای فقهي آن روزگار ، انگيزههای نهفته
وراي آنها بروز میيابد و در نتيجه ، روشن میگردد كه
كدام دسته از روايات «صحاحِ ستّه» و «كتب
اربعه» و ديگر مسانيد حديثي ، حجّتاند .
اكنون با هم میرويم تا اثر منع
تدوين را بر سنّت بنگريم و در ضمن آن ، آثارِ جلوگيری از
نقل حديث را نظارهگر باشيم و به فرجامي كه امور فقهي مسلمانان بدان گرفتار آمد ، از خلالِ سنّت نبوي پي ببريم .