درباره كتاب خدا ، از من بپرسيد!
به خدا سوگند ، آيهای نيست
جز اينكه میدانم در شب نازل شد يا در روز ، در دشت فرود آمد
يا در كوه .
براي تأكيد موضوع ، نصوص
ديگري را میآوريم :
بخاري
از عُبَيد بن عُمَير نقل میكند كه : ابو موسي سه بار اجازه
خواست كه نزد عُمَر بيايد (گويا او را مشغول يافت) بازگشت . عُمَر گفت : مگر صداي عبدالله بن قَيس (ابو موسي) را نمیشنويد ، اجازهاش دهيد! پس او را صدا زد و پرسيد : چه
چيز تو را به اين كار (بازگشتن پس از اجازه نيافتن) واداشت؟
ابو موسي گفت : ما
به اين كار امر شديم (اجازه خواستن تا سه دفعه است ، اگر
شخص اجازه نداد بايد برگشت) .
عمر گفت : بايد
براي سخنت بيّنه آوري وگرنه تو را تعزير (ادب) میكنم .
ابو موسي سوي مجلس انصار روانه شد ، آنان گفتند : كوچك ترين ما بر اين امر برايت شهادت میدهد!
ابو سعيد برخاست و گفت : ما به همين شيوه ، امر شديم .
عُمَر گفت : امر
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم بر من پوشيده ماند ، داد و ستد مرا به خود مشغول ساخت .[490]
نَووي بر سخن ابو سعيد اين گونه تعليق
میزند :
معنايش اين است كه اين سخن ميانِ ما
مشهور میباشد كوچك و بزرگمان آن را میشناسد ، حتّي
كوچك ترين ما آن را از رسول خدا شنيد و حفظ كرد .[491]
[490]. صحيح بخاري 6: 2676،
حديث 6920؛ صحيح مسلم 3: 1694، حديث 2153 (نص از اين مأخذ است) مسند احمد 4: 400، 403؛ سنن ابن ماجه 2:
1221، حديث 3706؛ مصنّف ابن ابي شيبه
5: 268، حديث 25968.
[491]. شرح النووي علي صحيح مسلم
14: 131؛ عون المعبود 14: 57.