responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 210

مرغي را گرفت و زردي‌اش را درآورد و سفيدي‌اش را به لباس و ميان ران‌های خود ماليد ، سپس فريادْ زنان پيش عُمَر آمد و گفت : اين مرد به زور با من درآويخت و رسوايم كرد و اين مني‌ها اثرِ كار اوست!

عُمَر از زنان خواست اين ادعا را وارسي كنند ، آنان گفتند : در بدن و لباس وي اثر مني است .

عمر خواست جوان انصار را كيفر دهد ، وي فریادرس می‌خواست و می‌گفت : دست نگه دار ، به خدا سوگند ، مرتكب فحشا نشده‌ام و به آن زن نياويخته‌ام ، او مرا به خود فراخواند ، خويشتن را بازداشتم .

عُمَر گفت : اي ابو الحسن ، در امر اين دو ، چه نظري داري؟

علی علیه‌السلام بر آنچه در جامه ريخته بود نگريست و آن گاه آب داغِ در حال جوشش خواست و بر لباس ريخت ، سفيدي‌ها جامد شد ، سپس حضرت از آن‌ها گرفت و بوييد و چشيد و مزه تخم مرغ را شناخت و آن زن را سرزنش کرد تا اينكه اعتراف كرد .[428] 

11 - عبدالرَّحمان بن عوف

— از ابن عبّاس نقل شده كه عُمَر به او گفت : اي جوان ، آيا از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم يا از يكي از صحابه شنيده‌ای كه هنگام شك در نماز چه بايد كرد؟ در اين بين ، عبدالرَّحمان بن عوف رسيد ، گفت : بحثتان درباره چه بود؟ عُمَر ماجرا را گفت .

عبدالرَّحمان گفت : از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم شنيدم كه فرمود : هرگاه یکی از شما شك كند . . . (تا آخر حديث) .[429] 

— قَتاده گفت كه از عُمَر درباره مردي پرسش شد كه زنش را در جاهليّت دو بار و در اسلام يك بار طلاق داد [چه كند]؟


[428]. الطرق الحكميّة (ابن قيّم جوزیه): 70؛ به نقل از الغدير 6: 126.

[429]. مسند احمد 1: 190، حديث 1655؛ الأحاديث المختاره 3: 97 ـ 98، حديث 899.

نام کتاب : منع تدوين حديث نویسنده : الشهرستاني، السيد علي    جلد : 1  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست