آموزشی و پژوهشی «الفجر»
مصر ، خلاصه این کتاب را (که مرکز بحثهای اعتقادی قم
چند سال پیش برای بار دوم آماده و چاپ کرده بود) به چاپ رساند .
باری ، کتاب
«منع تدوین حدیث» مورد توجه پژوهشگران در داخل و خارج از کشور قرار
گرفت ، بعضی به تأیید مطالب آن پرداختند و برخی با آن
مخالفت کردند ؛ زیرا نویسنده در این کتاب نگرش جدیدی را
در علّت منع ابوبکر و عُمَر از تدوین حدیث پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم مطرح میکند و ارتباط این منع و
تأثیر آن را بر ارزش جوامع حدیثی موجود مسلمانان روشن میسازد
با تأکید بر اینکه یکی از این دو مجموعه
حدیثی [یعنی جوامع حدیثی شیعه] ، استوارتر و نزدیکتر به واقع است و از انگیزههای
شخصی دورتر .
طرح مسئله مهمی مانند
این ، طبیعی است که با تأیید و تشویق از
سویی و ستیز و مخالفت از سوی دیگر مواجه شود ؛ چرا که با اصل دوم از اصول قانونگذاری اسلامی ـ سنّت پاک
پیامبر ـ پیوند مییابد .
مناقشه پیرامون این کتاب ، از مجالس فضلا و جمع پژوهشگران فراتر رفت و به حجرههای دانشگاهها
و پایاننامههای دانشگاهی کشیده شد . عماد
سیّد شربینی کتابی نوشت و آن را «السنّة
النبویّة في کتابات أعداء الإسلام» (سنّت پیامبر در نوشتههای دشمنان اسلام) نامید . شربینی در رسالهاش به عقاید شیعه
امامی ، و به ویژه نظراتِ مؤلّف این کتاب ، و
آرای دیگران ـ که آنان را دشمنان سنّت مینامد ـ اشاره میکند .
یکی از فضلا ، نویسنده محقّق ، شیخ قیس
عَطّار عهدهدار پاسخ به افتراهای شربینی و تهمتی که به
نحو خاص به مذهب اهل بیت زده بود ، گردید و به دفاع
از سنّتِ پیامبر و مبانی رسول اعظم 0 پرداخت ؛ اصول و اعتقاداتی
که اهل بیت (کسانی که خدا پلیدی را از آنها زدود) حامل
آناند .
استاد قیس عطّار ، دانشکده اصول دین الأزهر را مخاطب خود ساخت و عنوان کتابش
را «کتاب و عتاب» (نامهای سرگشاده به دانشکده اصول
دین الأزهر) نامید . به اعتقاد وی کتاب شربینی ارزش پاسخ دادن را ندارد به
همین خاطر ،