responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 795

از این‌رو، «ساره» دو سال پس از بدر به مدینه آمد. رسول خدا از وی پرسید آیا اسلام آورده‌ای؟ گفت: نه حضرت فرمود: برای چه اینجا آمده‌ای؟ گفت: قریش اصل و نسب من می‌باشند، گروهی از آنان کشته و عده‌ای به مدینه مهاجرت کرده‌اند، و پس از جنگ «بدر» کار من رونق خود را از دست داد و من روی احتیاج به اینجا آمده‌ام.
پیامبر اکرم فورا دستور داد: پوشاک و خوراک لازم در اختیار او بگذارند. [1]
با اینکه او مشمول بخشایش و مهربانی پیامبر اسلام بود، ولی با گرفتن مبلغ ده دینار از «حاطب بن ابی بلتعه» جاسوسی بر ضد اسلام را بر عهده گرفت و حاضر شد نامه وی را- که حاکی از آمادگی مسلمانان برای فتح مکه بود- به قریش برساند. [2]
پیامبر سه سرباز رشید خود را خواست و به آنان مأموریت داد که راه مکه را پیش گیرند و این زن را در هرکجا دیدند، دست‌گیر کنند و نامه را از وی بگیرند. پیامبر این مأموریت را به علی، زبیر و مقداد داد. آنان در نقطه‌ای به نام «روضة خاخ» [3] او را دست‌گیر کرده و بارهای او را دقیقا وارسی کردند، ولی چیزی نیافتند. از طرفی زن جاسوس بردن نامه را از طرف «حاطب» شدیدا تکذیب می‌کرد.
علی علیه السّلام فرمود: به خدا قسم! پیامبر هرگز خلاف نمی‌گوید، باید نامه را بدهی ما به هر قیمتی باشد نامه را از تو می‌گیریم.
در این لحظه، «ساره» احساس کرد، علی سربازی نیست که تا فرمان پیامبر را انجام ندهد، دست برنمی‌دارد. از این لحاظ، به حضرت گفت که مقداری فاصله گیرد.
سپس نامه کوچکی را از لابه‌لای تاب‌های گیسوان بلند خود بیرون آورد و به علی تسلیم کرد.


[1]. بحار الانوار، ج 21، ص 136.
[2]. متن نامه چنین بود: من حاطب بن أبی بلتعة إلی أهل مکه: إنّ رسول اللّه یردکم فخذوا حذرکم: نامه‌ای از حاطب فرزند «ابو بلتعه» به سوی مردم مکه: پیامبر خدا آماده حمله است سلاح خود را برگیرید و آماده دفاع باشید.
[3]. و به نقل «ابن هشام» در نقطه‌ای به نام «خلیقه».
نام کتاب : فروغ ابدیت نویسنده : سبحانی تبریزی، جعفر    جلد : 1  صفحه : 795
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست