مبارزه منفی که شالوده آن را، اصل اتفاق و اتحاد اکثریت تشکیل میدهد وسیله آسانی برای کوبیدن اقلیتهای جامعه است. مبارزه مثبت به وسایل گوناگونی نیاز دارد، زیرا باید گروهی رزمنده دست به سلاح روز بزنند و با دادن تلفات جانی و مالی و هموار ساختن صدها پستی و بلندی به سوی مقصد پیش روند. ناگفته پیدا است که نوع مبارزه با صدها رنج و بلا، همراه است و زمامداران خردمند، پس از اتخاذ تدابیر لازم و آمادگی کامل، دست به چنین مبارزهای میزنند و تا کارد به استخوان نرسد و چارهای جز جنگ نباشد، چنین برنامهای را اجرا نمیکنند. ولی مبارزه منفی، در گرو اینگونه مطالب نیست. فقط یک عامل نیاز دارد و آن اتفاق و اتحاد اکثریت است، یعنی گروهی که هدف و ایده دارند، از صمیم دل با یکدیگر، همپیمان و متحد میشوند که همه گونه روابط خود را با اقلیت مخالف قطع کنند: خریدوفروش را با آنان تحریم کنند، ارتباط زناشویی موقوف شود و در کارهای اجتماعی، آنها را دخالت ندهند و نیز در امور شخصی با آنان همکاری نکنند. در چنین هنگامی زمین با آن پهناوری برای اقلیت، بسان زندان کوچک و تنگی میگردد که هر لحظه فشارش، آنها را به نابودی تهدید میکند.