بودند؛ در حالی که کم و بیش از دعوت سرّی رسول خدا آگاهی یافته بودند، ولی کوچکترین واکنشی نشان نداده و جسارتی نمیکردند. در این سه سال که دوران فرد سازی بود؛ رسول گرامی با برخی از یاران خود به درّههای اطراف مکّه میرفتند و نماز خود را دور از چشم قریش در آنجا میگزاردند. روزی در حال نماز بودند که برخی از مشرکان عمل آنان را نکوهش کردند. این کار سبب شد که درگیری مختصری میان یاران رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم و برخی از مشرکان پدید آید که سعد وقاص یکی از مشرکان را زخمی کرد. [1] از اینرو، رسول گرامی خانه «ارقم» را محل عبادت قرار داد [2] و در آنجا به تبلیغ و پرستش پرداخت، تا از این طریق، کار او از چشمانداز مشرکان دور باشد. عمار یاسر و صهیب بن سنان، از جمله کسانیاند که در آن خانه به رسول گرامی ایمان آوردند.
دعوت خویشاوندان
افراد خردمند با برنامه بسیار وسیعی وارد کار میشوند، ولی کار خود را از جای کوچک آغاز میکنند و هرگاه موفقیتی نصیبشان گردید، بلافاصله در گسترش آن میکوشند و به موازات موفقیت، دایره کار را توسعه داده و در تکامل آن سعی میکنند. هوشمندی، [3] از سران یکی از کشورهای بزرگ امروز پرسید که راز موفقیت شما در کارهای اجتماعی چیست؟ او گفت: طرز تفکر ما غربیان با شما شرقیان فرق دارد، ما همیشه با برنامههای وسیع وارد کار میشویم، ولی کار را از جای کوچک شروع میکنیم و پس از احراز موفقیت در گسترش آن میکوشیم و اگر در نیمه راه فهمیدیم که برنامه ما صحیح نیست فورا فرمول کار را
[1]. تاریخ طبری، ج 2، ص 61. [2]. این خانه در پای کوه صفا بود و تا چندی پیش به نام «دار خیزران» معروف بود- اسد الغابه، ج 4، ص 44 و سیره دحلانی، ج 1، ص 192. [3]. یکی از سلاطین قاجار موقعی که به لندن رفته بود.